رفتن به محتوای اصلی

وجوه اعجاز قرآن چیست و آیا این وجوه برای همه افراد قابل فهم است یا فقط برای افراد خاصی قابل تشخیص است؟

آیا برای یك انسان عادی درك اعجاز قرآن به صورت مستقیم (بدون مراجعه به نظر اهل فن) میسر است؟ آیا باید ادبا و متخصصین معجزات قرآن را تشخیص دهند و ما به رای آنها اعتماد كنیم و ایمان بیاوریم!؟ بنده مدتی در مورد این سوال تحقیق كرده ام و جواب هایی شنیده ام كه برایم قانع كننده نبوده در سطور ذیل خلاصه آنها را می آورم. معجزاتی كه برای قرآن كریم ذكر می كنند (مواردی كه بنده از آن اطلاع دارم) شامل موارد ذیل است: 1. فصاحت و تحدی كه بی پاسخ مانده است و سند آن تشخیص اهل فن و شهادت تاریخ است. البته در مورد بی بدیل بودن فصاحت و همچنین شهادت تاریخ بر بی پاسخ ماندن تحری قرآن تردیدهایی هست كه بررسی صحت و سقم آن مورد نظر من نیست زیرا به هر صورت شیوایی قرآن بی واسطه برایم قابل تشخیص نیست. 2. اعجاز علمی نیز اشارات مبهمی است كه با توجیه و تاویل به مسائل علمی ربطشان داده اند. مانند تشبیه زمین به مهد كه می تواند منظور تنها محل آرامش باشد و حركت آن مد نظر نباشد گو اینكه حركت مهد شباهتی به حركت دورانی زمین ندارد. در مورد مشرقین و مغربین هم همینطور به نظر بنده ربط آن به كروی بودن زمین بیشتر یك توجیه خنده دار است تا یك اكتشاف علمی. 3. مسائلی كه در قرآن به عنوان پیشگویی به آن اشاره می كنند یا در قالب پیش بینی است یا مثل مورد قبل توجیه. مانند پیش گویی غلبه روم بر فارس كه می تواند یك پیشبینی سیاسی باشد مثل خیلی از تحلیل های سیاسی كه هر روزه انجام می شود و شمار زیادی از آنها نیز تحقق می یابد. 4. اعجاز عددی در مورد كلید 19 به نظر میرسد كه بیشتر حساب سازی و بازی با اعداد است اما در مورد تعداد تكرار برخی كلمات باعث شگفتیست اما به سختی می توان این دلیل تازه كشف شده را به عنوان تنها معجزه قبول كرد. بسیاری از شاعران فارس و عرب زبان با استفاده از حروف ابجد در شعر های خود ماده تاریخی ساخته اند یا به اعداد ثابت ریاضی و فیزیكی اشاره كرده اند كه باعث شگفتیست ولی هیچ یك به این واسطه ادعای معجزه نكرده اند. البته در مقیاس مصحف با چند بیت شعر قابل قیاس نیست ولی به هر روی این ایجاد نظم عددی برای انسان ولو در مقیاسی كوچكتر ممكن بوده و هست. 5. اعجاز در مفاهیم بلند و بدیع، با مطالعه كتابهای عهد عتیق و جدیدو جستجو در فرهنگ و آداب و رسوم عرب جاهلی، قرآن را مترقی تر و كاملتر از آن ها یافتم ولی نه چندان بدیع و نو كه بتوان آن را معجزه نامید. شاید در نظر گرفتن مفاهیم عمیق و به قولی هفت بطن (كه بعضا بی ارتباط با لفظ می باشد) باعث توهم عظمت معانی شده است. طبعا هر اثری را اگر هزار و چهارصد سال اینگونه می پروراندند و زیر و رو می كردند چنان بزرگ می نمود. به تفسیر ها و ترجمه های متعددی مراجعه كردم اما این طور به نظرم میرسد كه گسستگی و عدم انسجام كه در آیات پی در پی به چشم می خورد ذهن در جستجوی ارتباط را می آزارد و خسته می كند. مثال هایی كه تشخیص ارتباطش با اصل موضوع و گاه خود مثال گویا نیست (مانند مثل هایی كه در اوایل سوره بقره آمده) و من در شگفتم كه مگر فلسفه آوردن مثال در كلام گویا كردن مطلب نیست؟ قوانینی كه یا عین آن در ادیان و رسوم عرب جاهلی سابقه داشته یا مایه هایی از آن بوده و تكامل یافته است.

برای هر فردی درك اعجاز قرآن تا حدودی ممكن است.

الف) وقتی دقت كنی كه آورنده این كتاب فردی بوده كه تا سن چهل سالگی در جامعه حضور داشته و هیچ سخنی كه مانند قرآن همه را خیره كند، از او شنیده نشده است و به هیچ مكتبی نرفته و با افكار دانشمندان و اندیشمندان آشنا نبوده و اهل علم و مطالعه نبوده است. ارائه چنین كتاب و معارفی كه همه را انگت به دهان ساخته ، توسط چنین فردی خود معجزه آشكار است.

ب ) دیگر این كه آورنده این كتاب در صداقت و خداترسی به درجه ای فوق العاده رسیده و محال است كه به دروغ این كتاب را وحی بنامد. وقتی چنین كسی اعلام می كند این وحی است، با توجه به صداقت و خداترسی اش به وحی بودنش یقین می یابیم.

ج ) اما اخبار غیبی ، درست است كه می تواند یك پیش بینی سیاسی باشد ولی خبر دادن از واقعه ای كه الان در فاصله ای طولانی اتفاق افتاده و به صورت عادی هیچ كس هنوز از آن خبری ندارد و خبر دادن دقیق از پیروزی آینده (بضع یعنی كمتر از 10 سال) كار پیش بینی كنندگان سیاسی نیست و فقط خبر دادن از غیب است و كار كسی است كه با عالم غیب ارتباط دارد. و پیش بینی سیاسی به صورت حدس و گمان است اما خبر غیبی است كه با قاطعیت مطرح اعلام می گردد و در آینده هم حقانیت آن به اثبات میرسد .در پیشبینی سیاسی اگر پیش بینی اشتباه شود، مشكلی ایجاد نمی شود؛ ولی در اخبار غیبی اساس نبوت خدشه دار می شود. پس این كه قرآن با قاطعیت بیان می كند این فراتر از یك پیش بینی است.

د) این كه كتابی در معارف مبدأ و معاد باشد و در مدت 23 سال در شرایط مختلف نازل شود؛ ولی هیچ كدام از آیاتش با هم تنافی و تعارض نداشته باشند، خود نشانه خدایی بودنش است.

ه) قرآن در  زمینه های علمی اشاراتی دارد و با گذشت 14 قرن و پیشرفت علمی خیره كننده، هیچ آیه ای از قرآن توسط دانشمندان تكذیب نشده و غلط معرفی نگردیده است، این نشان می دهد كه این كتاب از ناحیه خدای جهان است. (1)

و) قرآن  كتاب دینی است كه از روز اول تا به امروز مورد مخالفت شدید قدرتمندان قرار گرفته است و خودش اعلام كرده كه من از جانب خدا هستم و اگر باور ندارید كه من خدایی هستم، فقط یك سوره مانند سوره های من بیاورید و به تایید سخن شناسان منصف برسانید تا همه بدانند كه این ادعای محمد بن عبد الله دروغ است و با وجود این كه مخالفان برای دشمنی با این كتاب و این دین از هیچ اقدامی فروگذار نكرده اند، اما تا به حال یا جرات آوردن سوره ای مثل قرآن را به خود راه نداده اند یا در صورت اقدام به شدت مفتضح و رسوا شده اند.

همین كه بشری كه توانسته كرات دیگر را فتح كند و اتم را بشكافد و ... ، با همه دشمنی ای كه با اسلام و قرآن داشته نتوانسته سوره ای همانند سوره های قرآن بیاورد ، برای اثبات معجزه بودن قرآن كافی است.

پی نوشت ها :

1. ر.ك: كتاب  مقايسه‏اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، تأليف دكتر بوكاي، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير ،تهران ،انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي.