رفتن به محتوای اصلی

دعا برای تعجیل در ظهور


دعابرای زودترآمدن امام زمان(عج)درست است.درصورتی که باآمدن امام زمان روزقیامت نزدیکترمیشودودرقرآن آمده که کفارازپیامبران خداونددرخواست قیامت زودرس را داشتند؟


مراد از تعجیل فرج آن است که مردم از خدا بخواهند تا زمینه‌ها و شرایط ظهور فراهم شود و موانع ظهور برطرف گردد تا ظهور واقع شود. البته باید بدانیم که تلاش مردم نیز مهم است، یعنی آنان نیز، با انجام وظایف دینی و آماده کردن خود برای ظهور [با توجه به انجام وظایف یک منتظر واقعی]، می‌توانند امر ظهور را سرعت ببخشند. البته در یک صورت چه تعجیل و چه تاخیر فرج برای ما ضرر دارد و آن زمانی است که ما امام زمان خود را نشناسیم! اگر فرج پیش افتد و ما امام زمان خود را نشناخته باشیم یقینا با جهل و جهالت درمقابل حضرت قرار می گیریم و کفر پیدا خواهیم کرد بنابراین تعجیل فرج برای ما ضرر دارد چوه امام خود را نشناخته ایم.اگر فرج تاخیر بیافتد و ما امام زمان خود را نشناخته باشیم و بمیریم در حالیکه ظهور او را درک نکرده باشیم در این صورت هم به مرگ جاهلیت مرده ایم بنابراین تاخیر فرج هم برای ما ضرر دارد چون مرده ایم و امام زمان خود را نشناختیم در نتیجه باید گفت: اگر امام خود را بشناسیم تعجیل و تاخیر فرج برای ما ضرری ندارد چنانچه حضرت صادق(ع) به مفضل فرمود: « اگر شما به آنچه که ما وصیت کرده ایم عمل کنید و از تجاوز نکنید پس اگر بمیرد(در تاخیر فرج) یکی از شما پیش از آنکه قائم(حضرت مهدی(عج)) ما خروج کند شهید خواهد بود و کسی که دشمنی را بکشد در پیش روی او برای او اجر بیست شهید خواهد بود».از طرفی تاخیرظهور هر روز فاجعه ای برای بشریت و افزوده شدن بر فتنه ­ها و مشکلات ان سانهاست . اگر امام زمان زودتر ظهور نکند ، ‌حکومت های استبدادی ­ و افراد فاسد و ظالم هر روز قدرت مندتر شده و بر ظلم و فسادشان افزوده می گردد.... بعضی از آن مصایب و بلایای که هر روز زیاد می شود چنین است:۱. وضع حکومت‌ها؛ حکومت‌ها استبدادی و افراد فاسد و ظالم‌اند و حکومت‌های ضعیف و زودگذر و متزلزل در رأس امور قرار دارند.۲. وضع دین؛ از اسلام و قرآن، فقط اسمی می‌ماند و مساجد، زیبا، اما بدون جمعیت است و عالمان دین، افرادی بد و فتنه گرند، و مردم از دین خارج می‌شوند.۳. وضع اخلاق؛ عواطف انسانی ضعیف شمرده می‌شود و ترحم به هم وجود ندارد و انواع فساد‌های اخلاقی، به طور علنی در جامعه انجام می‌شود(بدون نهی و جلوگیری).۴. وضع امنیت؛ ترس و اضطراب فراگیر و راه‌ها نا امن است و جنایت‌های هولناک صورت می‌گیرد. مردم، آرزوی مرگ می‌کنند و مرگ‌های ناگهانی و زلزله و جنگ و فتنه و بیماری و مرگ زیاد می‌شود.۵. وضع اقتصاد؛ باران و محصولات کشاورزی کم می‌گردد و رود‌ها و چشمه‌ها خشک می‌شوند و گرانی و فقر و گرسنگی و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا می‌کند.البته در کنار همه این مشکلات، عده‌ای به وظیفه شرعی خود عمل می‌کنند و علم اسلام و انسانیت را بر پا می‌دارند و زمینه ظهور را فراهم می‌کنند. در آن زمان، ایران ـ به خصوص شهر مقدس قم ـ‌ پایگاه شیعیان و محل امید مردم خواهد بود. بنابراین، چنین نیست که همه، در ظلم و فساد فرو رفته باشند، بلکه عده‌ای، با زحمات فراوان، خود را حفظ می‌کنند و فروغ امید را در دل مردم روشن نگه می‌دارند.این را هم باید بدانیم که پیروزی هر انقلاب و هر فعالیت اجتماعی به یک سلسله شرایط و موقعیت های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی تواند به هدفش برسد. اگر چه قسمتی از شرایط و موقعیت های انقلاب مهدی(عج) آسمانی وخدایی است و جنبه آسمانی دارد، اما اجرای کلی مأموریت وی، به گرد آمدن شرایط عینی وخارجی وابسته است.به نظر می رسد علت تاخیر در ظهور عدم تحقق بعضی از این شرایط است.همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد و آن گاه ندای آخرین رسالت آسمانی را از سوی پیامبراکرم(ص) بشنود، این انتظار یعنی اجرای برنامه الهی هم مستلزم تحقق موقعیت های عینی و خارجی و یا عوامل دیگری است( مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگیهای جزیی) که جنبش دگرگونی بخش از لابه لای پیچ و خم های جزیی، در جستجوی آن است.سنت تغییر ناپذیر خداوند سبحان، بر این است که اجرای انقلاب اسلامی حضرت مهدی(عج) نیز به موقعیت های خارجی و پذیرنده ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای درک و پذیرش انقلاب آماده می سازد، وابسته باشد.زیرا حضرت مهدی(عج) خود را برای اقدامی اجتماعی و در سطحی محدود، آماده نکرده است، بلکه رسالتی که از سوی خداوند برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه جانبه گیتی است، به صورتی که همه افراد بشر از تاریکی های ستم و بیداد، به فروغ دادگری راه یابند.برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک رهبر شایسته، کافی نیست؛ بلکه علاوه بر رهبر شایسته، نیازمند یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت خارجی مطلوب را برای انجام انقلاب جهانی آماده سازد.از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید «احساس نابودی مداوم» در انسان متمدن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و رسالت دادگرانه مهدی(عج) را بپذیرد و تنها با تجربه های اجتماعی، مدنی و سیاسی گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون انسان ها جای گیرد؛ زیرا با تجربه مکتب ها و ... می تواند بارگرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی های او را به یاری جویی از از سرشت پاک و جهان نهان آشکار سازد.از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در زمان ظهور، برای انجام رسالت مهدی(عج)، بر تمامی جهان، باید آمادگی و توانایی بیشتری داشته باشند ؛ چرا که بخش های جهان به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان انسان ها بهتر انجام گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه رهبری مرکزی، برای پرورش مردم، بر بنیاد رسالت، به آن نیاز دارد.(بحث حول المهدی، شهید آیت الله صدر، ص۷۵) بر این اساس ظهور امام عصر(ع) واقعه‌ای شریف است که از زمان حضرت آدم(ع) بسیاری چشم انتظار وقوع آن بوده‌اند و در رأس آنان می‌توان از انبیا و رسولان الهی و پیروان ایشان یاد کرد. در منابع مختلف و کتاب‌های مقدس ادیان آسمانی و غیر آسمانی متعددی می‌توان در این رابطه مطالبی یافت.. اما راجع به بخش اصلی سوال تان ؛ باید بدانیم که قبل از قیامت حتما ظهور رخ خواهد داد - چه بخواهیم و چه نخواهیم - اما فاصله زمانی این دو معلوم نیست! از طرفی ما نباید از وقوع مهم ترین زکن زندگی بشر ( قیامت ۹ ناراحت باشیم ؛ آن هم با این تلقی که با نزدیک شدن ظهور ، قیامت هم نزدیک می شود!! بلکه وقوع قیامت یکی از مهم ترین مراحل زندگی بشری است که انسان ها با تحقق آن وارد بهشت و رضوان الهی یا دوزخ و جهنم می شوند. پس منتهای آرزوی مومنان وقوع قیامت و ورود به جوار رضوان الهی است.
عصر ظهور ، عصر زندگی و شکوفایی و درخشان ترین زمان حیات بشری است. به قول رهبر معظم انقلاب که فرمودند: «بعضی خیال می کنند حضرت که آمدند، آخر دنیاست! نه، تازه شروع دنیا و شروع تاریخ بشریت است، حرکت تاریخی انسان آن وقت است، آنوقت است که استعدادهای انسان ظهور خواهد کرد. هنوز این دانشی که بشر تا امروز پیدا کرده، در مقابل استعدادهایی که خدا در وجود بشر گذاشته صفر است. اگر حضرت آمدند و دنیا پر از عدل و داد شد ولی آن هنگام، آخر عمر باشد و منتظر صور اسرافیل باشیم این که کار نشد، بشر، چند هزار سال با این زحمت کار کند، بعد حضرت بیایند و دنیا را پر از عدل و داد کنند و بعد هم دنیا تمام شود. وقت ظهور حضرت، دنیا تازه شروع می شود با آمدن حضرت اول زندگی بشر، اول تاریخ و اول رشد و تعالی بشری به صورت کلان است.[۱] بنابراین ظهور امام عصر(عج) و قیامت دو اتفاق جداگانه اند که با هم فاصله دارند و همزمان نیستند.
اینکه جهان بعد از وجود ولی عصر علیه السلام چه گونه خواهد بود؟ آیا باز هم زندگی ادامه دارد؟ این مساله مرتبط با رجعت است و رجعت یکی از اعتقادات تشیع است و بدین مفهوم است که امامان خاندان وحی و رسالت علیهم السلام و عده ای از کسانی که صالح و نیکوکار بوده و از دنیا رفته اند و جمعی از کسانی که جنایت پیشه و ستمکار بوده و چشم از جهان فروبسته اند، پس از حضرت -علیه السلام- به خواست خدا به این جهان باز می گردند. و نخستین رجعت کننده امام حسین -علیه السلام- است و پس از آن وجود گران مایه همه امامان اهلبیت علیهم السلام یکی پس از دیگری.[۲] بنابراین ائمه رجعت می کنند به حکومت جهانی حضرت ولی عصر(عج) ادامه می دهند تا موقعی که اراده الهی بر قیامت تعلق گیرد. و لذا بر طبق روایات شیعه بعد از امام زمان(ع) هم زندگی ادامه دارد و چنین نیست که با شهادت امام قیامت بر پا شود.
اما اینکه زمین در آن زمان چگونه خواهد بود؟ پس از قیام جهانی امام عصر علیه السلام، در روزگار حاکمیت آن عدالت گستر راستین فقر و نیاز از جامعه بشری رخت بر می بندد و آفت و محرومیت از بین می رود. عقده های روانی مردم حل و زدوده می شود و حزن و اندوه به سرور و شادمانی تبدیل می گردد و دیگر نه ظالمی وجود دارد و نه مظلوم و ستمدیده‌ای، آرمان ها و آرزوهای مسلمانان آگاه و تقوا پیشه تحقق می یابد و کره زمین مهد صلح و آزادی می گردد[۳]. به تعبیر دیگر: وقتی مهدی موعود علیه السلام ظاهر شد و در جنگ پیروز گشت و بر شرق و غرب جهان تسلط یافت، تمام زمین به وسیله یک حکومت جهانی اسلامی اداره می شود. برای تمام بلاد و استانها، استانداران لایقی را با برنامه کار و دستورات لازم گسیل می دارد. به واسطه کوشش و جدیت آنان تمام زمین آباد و معمور می گردد. عدل و دادش تمام زمین را فرا می گیرد. مردم با هم مهربان شده با صدق و صفا زندگی می کنند امنیت عمومی همه جا را فرا می گیرد. و کسی در صدد آزار دیگری نیست وضع اقتصادی مردم بسیار خوب می شود به طوری که مستحق زکات پیدا نمی شود. باران های نافع پی در پی می بارند. تمام زمین سبز و خرم می گردد. برکات و محصولات زمین زیاد می شوند.[۴] درهای دانش به روی مردم گشوده می شوند و در حکومت آن حضرت با اجرای برنامه های آسمانی آنچنان انسان ها از نظر شخصیت پرورش می یابند که گویی آنان غیر از انسانهایی هستند که در گذشته زندگی می کرده اند.
واما اینکه امام زمان چگونه به جنگ مشرکین می رود؟
امام زمان علیه السلام مانند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای هدایت و راهنمایی مردم، نخست اعلان دعوت عمومی می کند و در آغاز ظهورش، مردم را از پیام انقلاب خود آگاهی داده و اتمام حجت می کند، در این میان عده‌ای دعوتش را می پذیرند و راه سعادت، پیش می گیرند و عده‌ای به مخالفت بر می خیزند که امام مهدی(عج) در برابر اینها قیام مسلحانه می‌کند. چنانچه امام جواد علیه السلام فرموده است: وقتی ۳۱۳ نفر یاران خاص حضرت قائم(عج) به خدمتش در مکه رسیدند، حضرت، دعوتش را به جهانیان آشکار می سازد و وقتی که این تعداد به ده هزار نفر رسید، به اذن خدا قیام مسلحانه می کند و خروج می کند.[۵]
برنامه قیام حضرت مهدی(عج) همانند برنامه قیام همه پیامبران الهی خواهد بود، یعنی بر اساس اسباب و وسایل عادی و طبیعی برنامه‌های خود را اجرا می‌کند و جز در موارد استثنایی از راه اعجاز وارد نمی‌شود. و اما اینکه در بعضی از روایات از سلاح به شمشیر معنا شده است، باید گفت که ظاهرا مقصود از خروج با شمشیر، ماموریت به جهاد، و توسل به اسلحه برای اعلای کلمه حق است، و این که با هیچ یک از کفار به مصالحه نمی نشیند، زیرا«شمشیر» همیشه کنایه از قدرت و نیروی نظامی بوده و هست، همان گونه که«قلم» کنایه از علم و فرهنگ است، و نیز از قدیم معروف بوده که کشور با دو چیز اداره می شود: قلم و شمشیر.[۶]
پس منظور قیام با شمشیر، همان اتکای به قدرت است، تا مردم نپندارند که این مصلح بزرگ، فقط به شکل یک معلم یا یک واعظ، عمل می کند، بلکه او یک رهبر مقتدر الهی است که امان را از ستمگران و منافقان می‌گیرد. بنابراین اجرای طرح حکومت حق و عدالت در سطح جهانی نیز باید با استفاده از وسایل مادی و معنوی لازم(بجز در موارد استثنایی) تحقق پذیرد. به تعبیری دیگر، آن حضرت و یارانش با هر اسلحه ای که لازم باشد، در مقابل کفار و ستمگران می ایستند، و از هر گونه اسلحه‌ای که در آن زمان متداول بوده و مورد نیاز باشد، استفاده می‌کنند. به امید آن روزی که قدرت اسلام، همه جا را فراگیرد و روزی که چشم همه به دیدار دل آرای آن محبوب، روشن گردد.
پی نوشت ها:
[۱] .انتظار، سال سوم، شماره هشتم و نهم، تابستان و پاییز ۱۳۸۲، فصلنامه علمی تخصصی ویژه امام مهدی(عج) صفحات ۹ و ۱۰.
[۲] . قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی، از ولادت تا ظهور، ترجمه و تحقیق علی کرمی، و سید محمد حسینی، موسسه چاپ الهادی، چاپ سوم، پاییز۷۸، ص۷۹۲.
[۳] .امام مهدی(عج) از ولادت تا ظهور، محمد صدر، بیروت الوفاء ص ۷۹۵.
[۴] . امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ نوزدهم، چ قدس، ۱۳۷۹، ص۳۱۹.
[۵] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ه‍. ق، ج۵۲، ص۲۸۳.
[۶] . رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(علیه السلام)، انتشارات نبوغ، چاپ سوم، ص۲۱۸.