رفتن به محتوای اصلی

شهید بهشتی: ستم‌پذیری از دیدگاه اسلام همان اندازه گناه است که ستمگری

9

معروف: تضاد طبقاتی که به مقتضای آن، انسان بازیچه یک جبر، جبر تاریخ، جبر طبقاتی، یا جبر مادی می‌شود، از نظر اسلام مردود است. قرآن در این زمینه این طور سخن می‌گوید: در روز قیامت، در روز پاداش و کیفر، در آن رستاخیر الهی، در آن بعث الهی «یَوْمَ تَأْتی‏ کُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُون‏» (نحل111) روزی هر انسانی می‌آید تا از گذشته خود دفاع کند و گذشته‌اش را توجیه کند. احیاناً این توجیهات ممکن است همین توجیهات جبر احتماعی و جبر طبقاتی و نظایر این‌ها باشد. قرآن می‌گوید، بله، این‌ها در آن دادگاه الهی دفاعیات خودشان را می‌کنند، اما هر انسانی تمام و کمال به پاداش یا کیفر آنچه کرده است خواهد رسید، بی‌آنکه ستمی بر او برود. این جریان را به طور مفصل‌تر در آیات دیگری از سوره اعراف (در آیات 38 و 39 از سوره اعراف، سوره هفتم) می‌بینیم: «قالَ ادْخُلُوا فی‏ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِی النَّارِ کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما کانَ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ» (اعراف/38-39)

فرمان الهی در روز قیامت این است که به تبهکاران، به منحرفان، به کژاندیشان و کجروان، به ستمگران و به تجاوزگران، به فاسدها و به ائمه کفر و فساد، به همه آنها، گفته می‌شود که همراه با آن فاسدان و تبهکاران و ستمکاران پیشگام گذشته‌تان به آتش دوزخ بروید که فرجام شما آنجاست! در این آتش جاودانه و پرلهیبی که به‌دست خود انسانها ساخته شده است، هر گروهی وارد می‌شود به گروه دیگر لعنت می‌کند: خدا لعنتشان کند، اینها این بلا را به سر ما آوردند! وقتی همه با هم جمع می‌شوند آن‌وقت شروع می‌کنند به همدیگر پرخاش کردن. آن گروه بعدی به آن گروه قبلی رو می‌کند و بعد می‌گوید، خدایا، اینها ما را گمراه کردند، اقلاً عذاب اینها را دوبرابر کن. پاسخ الهی این است که هر دو گروه دوبرابر و چند برابر عذاب دارید؛ خبر ندارید. ستمگران براستی گنهکاران بزرگند. اما ستم‌پذیران چه؟ ستم‌پذیری از دیدگاه اسلام همان اندازه گناه است که ستمگری. ای انسان، تو آزادی، به پاخیز! در برابر ستم طبقاتی، ستم گروهی، ستم شخصی، مقاومت کن! تو آزادی. اگر ستم‌پذیر شدی خود را ملامت کن: «لکُلٍ ضعفٌ و لکن لاتعلمون». آن گروه اول هم به این گروه بعد می‌گویند، حالا دیدید که هر دو سهم مان یک‌جور است! بنابراین، شما هم بچشید عذاب را، به کیفر آنچه خود کرده‌اید.

ملاحظه می‌کنید که در این آیات، و آیات متعدد دیگر با مضامین مشابه در قرآن، قرآن تأکید دارد بر اینکه هیچ انسانی، (هیچ انسانی! این بیان قرآن است) در هیچ شرایط اجتماعی، تحت تأثیر جبر اقتصادی، جبر اجتماعی، جبر تاریخی، به کفر و فساد و محرومیت و اینها، به تبهکاری کشانده نمی‌شود. پس، بیان اسلام این است که ای انسان، تو از نظر اجتماعی، از حاکمیت هر گونه جبر اجتماعی آزادی. اما آیا واقعاً همه محیط‌ها برای شکوفایی و باروری انسان یکسان است؟ نه! محیط‌هایی هستند که باروری و رشد نیک‌خواهی، خیرخواهی، و خداخواهیِ انسان را آسانتر می‌کنند. میدان‌ها و محیط‌هایی هستند که بعد شیطان‌پرستی، هواپرستی، خودپرستی، تبه‌گرایی و تباهی‌گرایی انسان را آسانتر می‌کنند. اینجاست که اسلام انگشت می‌گذارد بر اینکه ضرورت دارد محیط اجتماعی اصلاح بشود. اسلام نسبت به صلاح و فساد محیط اجتماعی بی‌تفاوت نیست. اینجاست که اسلام از لیبرالیسم جدا می‌شود.

منبع:
کتاب آزادی، هرج و مرج و زورمداری (شهید بهشتی) ص 53-54

دسته بندی