رفتن به محتوای اصلی

علی رغم مکانیزم‌های نظارتی، یک جای کار می‌لنگد!

به بهانه حواشی این روزهای سریال «وارش»؛
بعید است با این همه مکانیزم‌های کارشناسی که خود تلویزیون بر آن استناد می‌کند، علی‌القاعده راه گریزی برای ایجاد این حواشی ایجاد شود؛ اما «وارش» با این نظارت‌های اسمی و رسمی، درست یا غلط حاشیه‌ساز شده؛ پس یک جای کار می‌لنگد!
2

معروف: باز هم سریال و باز هم اعتراض قومیتی برخی هموطنان به خاطر حواشی ایجاد شده بر سر سریال «وارش» شبکه سه این روزها زبانزد شده است چه بسا بتوان به آن هم نقدهایی دوطرفه وارد کرد یعنی هم به عوامل سریال و هم به مردمی که به آن واکنش نشان داده‌اند.
از یک طرف بالاخره اثری که بعد از 13 سال از زمان نگارش تا زمان تولید، زمان می‌برد، صدالبته باید نظارت درست و حسابی هم به خود ببیند. لااقل به ظاهر بعید است با این همه مکانیزم‌های کارشناسی که خود تلویزیون بر آن استناد می‌کند، علی‌القاعده راه گریزی برای ایجاد این حواشی ایجاد شود؛ اما «وارش» با این نظارت‌های اسمی و رسمی، درست یا غلط حاشیه‌ساز شده؛ پس یک جای کار می‌لنگد!
 
«وارش» یک نکته جالب دارد و آن هم دورهم جمع کردن بازیگران و عواملی است که اتفاقا خود را متعلق به شمال کشور می‌دانند؛ این از قضا رویه جالبی است برای گریز از اشتباهات در ساختار فنی و قصه‌گویی خود سریال، و شاید بهانه‌ای برای جلوگیری از اینگونه حواشی احتمالی.
«وارش» اما اینقدرها حاشیه‌ساز است؟ خصوصا اینکه قصه‌ای دارد متعلق به همین کشور، حالا چه سیستانی باشد و چه گیلانی و چه ... در عین اینکه از نظر داستانی باید پذیرفت که قصه‌اش جذاب است و ساختاری محترم دارد. لااقل در همین ابتدای کار نشان داده که می‌تواند با این فرم، روایتگر داستانی باشد که مخاطب با آن همراه شود. این همان نکته‌ای است که خیلی از داستان‌های ما در فیلم و سریال‌ها ندارند.
 
اما به هرحال وقتی قصه‌ای مربوط است به یکی از قومیت‌ها و متعلق به فرهنگی بومی که تعصبی بیشتری هم بر آن حاکمیت دارد، باید دست به عصاتر نوشت و ساخت؛ این بهانه هم نیست بلکه لازمه کار عرصه سریال و فیلمسازی ماست. با این حال شکی وجود ندارد که اگر حتی پلان و سکانسی غیرواقع در آن شکل گرفته، عمدی در کار نبوده خصوصا اینکه نه تنها عوامل سریال، بلکه خود فیلمنامه‎نویس «وارش» هم نویسنده‌ای قابل است که خود را متعلق به آن خطه می‌داند.
بنابراین اینکه برخی منتقدین سراغ این نکته بروند که کسی دغدغه قومیت‌ها را ندارد و امثال آن، چندان محلی از اعراب ندارد. قصوری هم اگر هست هرچند به حق، ولی متوجه ایرادات سهوی است که باید رفع می‌شد بویژه قبل از پخش. سکوت رسانه‌ای به این ماجرا نیز اتفاقا درست است تا بی‌جهت و بر سر اشتباه غیرعمدی ایجاد شده، قضیه را متشنج نکرده باشند.
 
در عین اینکه دم از زدن از قومیت‌ها یا خط‌کشی میان لهجه، منطقه و اینها عایدی‌اش همین تجزیه‎کردن‎هاست و به جان هم انداختن مردم. وگرنه تمام سریال و فیلم‌ها پر است از دزد و قاتل که همه نیز در تهران روایت می‌شوند؛ پس اینها نیز در عالم واقع از مردم این استان‌اند؟ اگر از برخی نقدهای دلسوزانه بگذریم، به این نکته هم باید توجه کرد که اینها درام است و قصه که همگی نیز در یک سرزمین و کشورمان اتفاق می‌افتد.
 
«وارش» شخصیتش را اتفاقا زنی از خطه گیلان قرار می‌دهد با همه سادگی و انسانیت و جز آن که گویا قرار است ابعاد شخصیتی نقش او که قهرمان قصه هم هست، در ادامه بیشتر به خورد مخاطب داده شود؛ بنابراین هرچند نقدهای ابتدایی به برخی واژگان و دیالوگ‌ها شاید قابل اعتنا باشد اما باید کمی هم منتظر ماند و منتظر ماجرا ماند و بی‌پروا سراغ ایجاد حاشیه هم نرفت!

خبرگزاری دانشجو

دسته بندی

برچسب‌ها