کارکرد امر به معروف و نهی از منکر در رونق تولید

امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نهادی اسلامی از دو جهت با رونق تولید مرتبط است. اول، شکلگیری امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی باعث جریان فعالیتهای اقتصادی در مسیر صحیح خود میشود. امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی با ترویج کار و تلاش جهادگونه در جامعه زمینه رونق تولید را فراهم میکند. اعمال این فرضیه اسلامی از طریق پاکسازی جامعه از مال حرام نیز کمککننده به رونق تولید خواهد بود. امر به معروف عام نیز با پشتیبانی از هنجارهای اجتماعی مورد نظر اسلام، بستر لازم برای رونق کسب و کار را فراهم میکند. نگاهی به آیات قرآن، روایات و سیره معصومین (ع) حاکی از کارکرد مثبت امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی در پیشبرد تولید در جامعه اسلامی است. معصومین (ع) به صورت خاص با معرفی الگوی درست کسب و کار در جامعه اسلامی مرزهای هنجاری در جامعه اسلامی را ترسیم و مرز میان حق و باطل اقتصادی را تعیین کردهاند. مقابله معصومین با کمکاری و کسب درآمد از طریق سفتهبازی از جمله مواردی است که به عنوان نمونه میتوان در زمینه کارکرد اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر در ایجاد رونق اقتصادی مطرح کرد. سیره علما در امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی نیز حاکی از ورود اثربخش ایشان در حمایت از رونق تولید داخلی میباشد.
۱. مقدمه
در اسلام نهاد امر به معروف و نهی از منکر، نهادی مترقی است که در خدمت تکامل انسان و جامعه انسانی قرار میگیرد. هرچند در تجزیه و تحلیل کارکرد امر به معروف و نهی از منکر عمدتا به امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی توجه میشود؛ ولی دایره امر به معروف و نهی از منکر بسیار وسیع است و حتی شامل امور اقتصادی نیز میشود. امر به معروف و نهی از منکر هم میتواند ناظر به فعالیتهای اقتصادی باشد و هم کارکردی اقتصادی داشته باشد. چنین کارکردی به خصوص در مورد رونق تولید در جامعه اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار است.
برای بررسی رابطه امر به معروف و نهی از منکر با رونق تولید ملی که به عنوان شعار سال ۱۳۹۸ از سوی مقام معظم رهبری (مدظله) انتخاب شده، باید نگاهی دقیقتر به ابعاد و کارکردهای اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر داشت. تجزیه و تحلیل منابع دینی شامل آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) و همچنین سیره آن بزرگوران میتوان به فهم بهتر این امر کمک کند
۲. ایعاد اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر را نباید تنها در امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منحصر کرد. در رویکرد اسلامی، همان گونه که باید به حجاب امر کرد و از بیحجابی نهی کرد؛ امر به تلاش و کار اقتصادی و اتقان در عمل نیز ضروری است؛ همانطور که نهی از تنپروری و فساد اقتصادی واجب است. گذشته از آنکه امر به معروف و نهی از منکر حتی اگر به امور و فعالیتهای اقتصادی نیز تعلق نگیرد، میتواند کارکردی اقتصادی داشته باشد. با ترویج فضایل اجتماعی و مقابله با رذیلتهای اجتماعی میتوان بستر اجتماعی مناسبی برای پیشبرد اهداف اقتصادی فراهم کرد.
الف) امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی
در نگرش اسلامی امر به معروف و نهی از منکر گستره وسیعی را شامل میشود و شامل امور و فعالیتهای اقتصادی نیز میشود. معروفی که به آن امر میشود یا منکری که از آن نهی میشود، میتواند نوعی رفتار اقتصادی باشد. نمونه واضح امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی را میتوان در توصیهای معصومین (ع) به کار و تلاش برای کسب روزی حلال و همچنین برحذر داشتن افراد از ظلم و تعدی به حقوق دیگران یافت. در این حالت متعلق امر به معروف و نهی از منکر امور اقتصادی است.
ب) کارکرد اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر حتی اگر مرتبط با امور اقتصادی نباشد، میتواند کارکردی اقتصادی داشته باشد. امر به معروف و نهی از منکر زمینه تقویت هنجارهای اسلامی در جامعه را فراهم آورده و از این طریق بستر لازم برای رونق کار و فعالیت اقتصادی را فراهم میکنند. برای نمونه، هنگامی که ارزشها و هنجارهای اجتماعی از جمله ارزش خانواده، روابط خانوادگی و صله رحم در جامعه تثبیت میشود، همین امر زمینهساز تقویت مراودات اقتصادی در درون خانواده خواهد شد. هنگامی که اعضای خانواده از حال یکدیگر باخبر بودند، این امر زمینه احسان و نیکوکاری در درون خانواده به عنوان یکی از ارزشهای اقتصاد اسلامی را فراهم میکند.
۳. امر به رونق تولید و نهی از اخلال در نظام تولیدی جامعه اسلامی
امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی کارکردی فرهنگی برای اقتصاد جامعه اسلامی دارد. امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی به مفهوم دعوت به رعایت ارزشهای اسلامی در حوزه فعالیتهای اقتصادی است. هنگامی که شهروندان جامعه اسلامی یکدیگر را به کار و تلاش اقتصادی فرا خوانده و یکدیگر را از تنبلی باز میدارند؛ این درخواست عمومی زمینهساز نهادینه شدن ارزش کار و تلاش در جامعه اسلامی خواهد بود. همچنین وقتی افراد جامعه یکدیگر را از ناهنجاریهای اقتصادی همچون کمفروشی، گرانفروشی، رباخواری، غش در معامله باز میدراند، چنین تذکری باعث میشود که در نظام تولیدی جامعه اخلال ایجاد نشود و مسیر برای رونق کسب وکار فراهم شود.
۴. سیره معصومین(ع) در امر به رونق و نهی از اخلال در نظام تولیدی جامعه اسلامی
در سیره معصومین (ع) موارد زیادی از امر به رونق تولید و نهی از اختلال در نظام تولیدی جامعه اسلامی میتوان مشاهده کرد. نهی از منکر اقتصادی امام حسین (ع) در کارزار جنگ، نهی امام صادق (ع) از اخلال در نظام توزیع کالا از جمله مصادیق امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی است.
الف) نهی ازم منکر اقتصادی امام حسین(ع) در کارزار جنگ
هنگامی که امام حسین (ع) مشغول موعظه سپاهیان یزید بود، آنان برای آنکه صدای حضرت شنیده نشود، سر و صدا میکردند. در این هنگام حضرت در تحلیلی جامع به ریشههای اقتصادی عناد و کینهتوزی لشکر یزید پرداختند و از منکرهای اقتصادی و کارکرد آنها در دشمنی سیاسی و اعتقادی با مصلحان اجتماعی سخن گفتند. ایشان فرمودند: اینکه شما هلهله میکنید و نمیگذارید صدای امام به جمعیت برسد به خاطر لقمههای حرامی است که خوردید. در این جا امام حسین هم اقدام به نهی از منکر اقتصادی میکند و هم به تجزیه و تحلیل کارکرد اقتصاد در رفتار سیاسی دشمنانش میپردازد. ایشان در ضمن تحلیل از آثار سوء لقمه حرام، مردم را از گرفتار شدن در مفاسد اقتصادی و کسب مال حرام بر حذر میدارند.
هنگامی که عمربن سعد سپاهیان خود را برای جنگ با امام حسین(ع) آماده کرد و از هر سو آن حضرت را محاصره کردند؛ امام به سوی دشمن آمده و انها را به سکوت دعوت کردند. امام جماعت خاموش نشدند. حضرت خطاب به ایشان فرمود: وای بر شما! شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا میخوانم بشنوید… همه شما از من نافرمانی میکنید و به سخنان من گوش نمیدهید؛ زیرا شکمهایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مهر {غفلت} خورده است.[۱]
ب) نهی از منکر اقتصادی امام صادق(ع) از اخلال در نظام تولید
برخورد امام صادق «ع» با پیشکارش مصادف نیز حاکی از نهی از منکر از اخلال در نظام توزیع کالاها در جامعه اسلامی و برحذر داشتن مصادف از فاصله گرفتن از معیارهای عدل و انصاف در مبادله است. امام زمانی مصادف را فراخواند و به وی هزار دینا داد و گفت: خود را براى سفر به مصر آماده کن، زیرا که نانخورهاى من فراوان شدهاند. مصادف کالایى براى فروش تهیّه کرد و همراه تاجران به طرف مصر به راه افتاد. چون به مصر نزدیک شدند، از کاروانى که از مصر بیرون آمده بود در مورد وضعیت کالایی که با خود داشتند، پرسیدند. مشخص شد که در مصر از آن کالای مورد نیاز مردم مقدار زیادی وجود ندارد. همه تاجران با یکدیگر قرار گذاشتند که کالاى خود را با کمتر از سود صددرصدی نفروشند. مصادف هنگام بازگشت به مدینه دو کیسه پول حاوی دو هزار درهم به امام صادق (ع) داد. امام (ع) فرمود این مقدار سود زیادی است؛ بگو چگونه به چنین سودی دست یافتید؟ وقتی مصادف ماجرا را تعریف کرد، امام صادق «ع» فرمود: سبحان اللَّه! آیا شما به بهای زیان مردم مسلمان قرار گذاشتید که در برابر هر یک دینار، یک دینار سود ببرید؟ آنگاه حضرت یکى از دو کیسه را برداشت و گفت این سرمایه من، و ما را نیازى به این سود نیست؛ سپس فرمود: اى مصادف! نبرد کردن با شمشیر، از طلب مال حلال آسانتر است.[۲]
ج) نهی از تجمل گرایی کارگزاران حکومتی
حضرت علی (ع) در نامه ای به عثمان بن حنیف، کارگزار خود در بصره نوشت: و اما بعد، ای پسر حنیف، به من خبر رسیده که مردی از جوانان بصره تو را به ولیمه ای دعوت کرده و تو به آن شتافته ای، پس بنگر که بر سر این سفره، بر چه غذایی دندان می نهی، آنچه را که حلال و حرامش بر تو آشکار نیست از دهان بیرون افکن و آنچه را به پاکی راه های فراهم آوردنش یقین داری، بخور.[۳]
د) دعوت به کار و تلاش اقتصادی
معصومین (ع) در گفتار و کردار خود تلاش زیادی برای تبدیل کار و تلاش اقتصادی به یک ارزش اجتماعی داشته اند. هنگامى که پیامبر «ص» از غزوه تبوک بازمىگشت، سعد انصارى از او استقبال کرد، پیامبر «ص» پس از مصافحه با او، فرمود: «چرا دستت این قدر زبر شده است؟». گفت: یا رسول اللَّه! بیل مىزنم و با این کار خرج عائلهام را به دست مىآورم. پیامبر خدا دست او را بوسید و گفت: «این دستى است که آتش دوزخ به آن نمىرسد.[۴]
معصومان علاوه بر توصیه به کار و تلاش خودشان نیز به صورت عملی برای کسب روزی حلال سخت کار میکردند. امام زین العابدین(ع) سحرگاه در طلب روزی از منزل خارج شد. به حضرت گفتند: ای فرزند رسول خدا کجا می روید؟ فرمود: از منزل بیرون آمدم تا برای خانواده ام صدقه ای بدهم. گفتند: چطور برای خانواده تان صدقه می دهید؟ حضرت فرمود: هر کس از راه حلال روزی به دست آورد، در پیشگاه خداوند برای او صدقه محسوب می شود.[۵]
امام کاظم(ع) در زمینی که متعلق به شخص خودش بود، مشغول کار و اصلاح زمین بود. فعالیت زیاد عرق امام را از بدنش جاری ساخته بود. علی بن ابی حمزه بطائنی، در این وقت رسید و عرض کرد: قربانت گردم، چرا این کار را به عهده دیگران نمیگذاری؟ امام فرمود: چرا به عهده دیگران بگذارم؟ افراد از من بهتر همواره از این کارها می کرده اند. شخص سوال کرد مثلا چه کسانی؟ حضرت فرمودند: رسول خدا و امیرالمؤمنین و همه پدران و اجدادم. اساسا کار و فعالیت در زمین از سنن پیغمبران و اوصیای پیغمبران و بندگان شایسته خداوند است. [۶]
امام صادق(ع) بیلی در دست داشت و جامه ضخیمی پوشیده و چنان به کار مشغول بود که عرق می ریخت. شخصی به ایشان گفت: فدایت شوم، بیل را به من بده تا عوض شما کار کنم. حضرت فرمود: دوست دارم که مرد به هنگام گرمای خورشید در طلب معشیت اذیت شود.[۷] فضل نیز نقل میکند که امام صادق علیه السلام را دیدم که در باغی مشغول کار بود. گفتم فدایتان شوم بگذارید ما کار کنیم یا غلامان انجام دهند. امام گفتند نه دوست دارم خداوند مرا در حالی ببیند که به دست خود کار میکنم و با به سختی انداختن نفسم دنبال کسب حلال هستم.[۸]
ه) نهی از تنبلی و بیکاری
معصومان علاوه بر اینکه کار و تلاش برای کسب روزی حلال را به عنوان یک ارزش و هنجار مثبت اقتصادی معرفی میکردند، تنبلی و بیکاری را به عنوان امری ضد ارزش قلمداد میکردند. . در روایات معصومان (ع)از انسان بیکار به عنوان ملعون [۹] و مورد تنفر خداوند متعال یاد شده است.[۱۰] ابن عباس از پیامبر(ص) نقل میکند هر گاه رسول گرامی اسلام (ص) به مردی نگاه می کرد و از دیدن او خرسند می شد، می پرسید: شغلی دارد؟ اگر می گفتند نه، می فرمود: از چشمم افتاد.[۱۱]
نقل شده که شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق(ع) آمد و گفت: درباره ی من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزق بدهد که خیلی فقیر و تنگدستم. امام فرمود: هرگز دعا نمیکنم! برای اینکه خداوند راهی برای اینکار معین کرده است. خداوند امر کرده که روزی را پی جویی کنید و طلب نمایید؛ اما تو می خواهی در خانه ی خود بنشینی و با دعا، روزی را به خانه ی خود بکشانی!؟[۱۲]
یکی از اصحاب امام صادق(ع) که طبق معمول همیشه در محضر درس آن حضرت شرکت می کرد و در مجالس رفقا حاضر میشد، مدتی غایب شد. یک روز امام از اصحاب و دوستانش پرسید که فلانی کجاست که مدتی است دیده نمی شود؟ اصحاب گفتند: ای رسول خدا! این اواخر خیلی تنگدست و فقیر شده است. امام(ع) فرمود چه می کند؟ گفتند: در خانه نشسته و یکسره عبادت می کند. امام(ع) پرسیدند: زندگی اش از کجا اداره می شود؟ گفتند: یکی از دوستانش عهده دار مخارج زندگی او شده است. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! این دوستش به درجاتی از او عابدتر است. [۱۳]
امام صادق (ع) از حال مردی جویا شدند. گفتند: نیازمند شده است. فرمودند: حالا چکار میکند؟ گفتند : در خانه، خدا را عبادت میکند. امام(ع): روزی خود را از کجا بدست میآورد؟ جواب دادند: از بعضی از برادرانش. حضرت فرمود: به خدا سوگند آنکه به او روزی میرساند از او عابدتر است.[۱۴]
۵. نمونه هایی از کارکرد اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر در رونق تولید
توصیههای مکرر معصومین به کار و تلاش در عمل نیز قرین موفقیت بود و سبب رشد و شکوفایی تولید در جامعه اسلامی شد.
تقویت تلاش مسلمانان در پی ارشاد معصومان(ع) و توصیه به کار و استقلال مالی
در موارد متعددی نقل شده که رسول اکرم (ص) و سایر معصومین (ع) با امر به کار و تلاش و نهی از تکدیگری فضای فرهنگی لازم برای رونق تولید در جامعه اسلامی را فراهم کردهاند. برای نمونه، نقل شده که یکی از صحابه پیامبر بر اثر فقر و تنگدستی فراوان تصمیم گرفت وضع خویش را برای پیامبر اکرم(ص) توضیح داده و از ایشان استمداد بطلبد. با این نیت به نزد پیامبر(ص) رفت ولی قبل از آن که حاجت خود را بر زبان بیاورد این جمله از رسول اکرم به گوشش خورد که فرمودند: هر کس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک می کنیم، ولی اگر کسی بی نیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند، خداوند او را بی نیاز می کند. وی آن روز چیزی نگفت و به خانه بازگشت؛ ولی فقر دوباره بر او چیره شد و ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسول اکرم حاضر شد، اما باز همان جمله را شنید و این دفعه نیز بازگشت و برای بار سوم نیز همین قضیه تکرار شد. این بار وقتی جمله پیامبر را شنید اطمینان بیشتری در قلب خویش احساس کرد و وقتی خارج شد تصمیم گرفت دیگر هرگز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نرود و با تکیه بر خدا و استفاده از نیروها و استعدادهای درونی اش مشکلاتش را حل کند. با خودش فکر کرد و به نظرش رسید عجالتا این قدر از او ساخته است که برود به صحرا و هیزمی جمع کند و بیاورد و بفروشد. رفت و تیشهای عاریه کرد و به صحرا رفت، هیزمی جمع کرد و فروخت. روزهای دیگر نیز به این کار ادامه داد تا تدریجا توانست از همین پول برای خود تیشه، مرکب و سایر لوازم کار را خریداری کند. باز هم ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد. روزی رسول اکرم(ص) به او رسید و تبسم کنان فرمود: نگفتم، هر کس از ما کمکی بخواهد به او کمک می دهیم، ولی اگر بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می کند.[۱۵]
تغییر ذهنیت افراد نسبت به کار و تلاش
معصومان (ع) با گفتار و سیره عملی خود سعی داشتند که ذهنیت بد برخی از افراد نسبت به ارزش کار و تلاش اقتصادی را عوض کنند و در این مسیر نیز موفق بودند. این موفقیت به خصوص در زمانی اتفاق افتاد که اندیشههای صوفی مسلکانه بین مسلمانان گسترش پیدا کرده بود و عدهای لازمه مسلمانی را دست کشیدن از کار و تلاش اقتصادی و رهبانیت میدانستند. برای نمونه، عمر بن مسلم از یاران امام صادق(ع) بود. وی مدتی به خدمت حضرت نرسید. امام جویای حال او شد، عرض کردند: او تجارت را ترک کرده و مشغول عبادت است. حضرت فرمود: وای بر او! آیا نمی داند کسی که در طلب روزی، کوشش نکند دعایش مستجاب نمی شود؟ سپس فرمود: بر رسول خدا این آیه نازل شد: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقُهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد. گروهی از اصحاب حضرت پس از شنیدن این آیه درها را به روی خود بستند و به عبادت رو آوردند. و گفتند: خداوند روزی ما را عهده دار شده است. این قضیه به گوش رسول خدا(ص) رسید. حضرت فرمود: هرکس چنین کند، دعایش مستجاب نمی شود؛ لذا شما باید در راه زندگی سعی و تلاش کنید.[۱۶]
محمد، پسر منکدر، یکی از دانشمندان اهل سنت، می گوید: روزی در شدت گرما به بیرون از مدینه رفته بودم. دیدم امام باقر(ع) با اندام توانمند و فربه ی خود به دو تن از غلامانش تکیه کرده و مشغول کشاورزی است. با خود گفتم: پیرمردی از بزرگان قریش در این وقت، در این هوای گرم، در طلب مال دنیاست! تصمیم گرفتم او را موعظه کنم. نزدیک رفته سلام کردم و گفتم: آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در این هوای گرم، با اندام سنگین، در پی دنیا طلبی باشد؟ اگر در این موقع و در چنین حالی، مرگت فرا رسد، چه خواهی کرد؟ حضرت دستهایش را از دوش غلامان برداشت و روی پا ایستاد و فرمود: به خدا سوگند! اگر در این حال بمیرم، در حال فرمانبرداری وطاعت خداوند جان سپرده ام. تو خیال می کنی عبادت، فقط نماز و ذکر و دعاست. تأمین مخارج زندگی از راه حلال، خود نوعی عبادت است و من می خوام با کار و کوشش، خود را از تو و دیگران بی نیاز سازم. آری آنگاه باید از فرا رسیدن مرگ بترسم که در حال گناه باشم و در حالت نافرمانی خدا از دنیا بروم. خداوند ما را موظف کرده که بار دوش دیگران نباشیم و اگر کار نکنیم، دست نیاز به سوی تو و امثال تو دراز خواهیم کرد. محمد بن مکندر عرض کرد: خدایت رحمت کند، من می خواستم شما را موعظه کنم، شما مرا موعظه کردید![۱۷]
بسیج عمومی در پی امر به معروف و نهی از منکر علمای شیعه در عصر قاجار
علمای شیعه همواره در امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی پیشتاز بودند.[۱۸] یکی از نمونههای بارز این مساله را میتوان در بیانیه علمای اصفهان در عصر قاجار در حدود ۱۵۰ سال پیش دید. علمای برجستهای همچون ایت الله اقا نجفی اصفهانی مردم را از مصرف کالاهای خارجی برحذر داشتند و خود در زمینه مصرف کالاهای داخلی پیشگام شدند. متن بیانیه علما به شرح زیر است:
بعد از تسبیح و تحمید؛ این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد و ملتزم شرعی شدهایم، که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننمائیم، فعلاً پنج فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه به بعد باید روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود، اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد امضاء نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم ماها با این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیراز کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر ایرانی باشد متعهد شدهایم بر آن میت ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند، ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قراردادیم مهما امکن هرچه بدلی آن در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوج نمائیم و منسوج غیر ایرانی را نپوشیم. و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را، امّا ماها ملتزم شده ایم حتی المقدور بعداز این تاریخ ملبوس خود را از نسج ایرانی بنمائیم، تا بعین ماها نیز کذلک. و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد، آنچه از سابق پوشیده داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: میهمانیها بعد ذلک، و لو اعیانی باشد، چه عامه چه خاصه، باید مختصر باشد؛ یک پلو و یک چلو و یک خورش و یک افشره، اگر زائد بر این کسی تکلف دهد ما را به محضر خود وعده نگیرد خودمان نیز به همین روش میهمانی مینمائیم، هرچه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد یود.
خامساً: وافوری[معتاد] و اهل وافور را احترام نمیکنیم، و به منزل او نمیرویم، زیرا که آیات باهره: (ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین ـ و لاتسرفوا ان الله لا یحب المسرفین ـ و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه) و حدیث: (لا ضرر و لاضرار)، ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مُسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده، بعد از این هرکه را فهمیدیم وافوری است، به نظر توهین و خفت مینگریم.[۱۹]
علمای شیعه در عصر قاجار در عهدنامه دیگری اقدام به تحریم مصرف کالاهای روسی بر خود میکنند و در این زمینه با تجار و بازرگانان نیز رایزنی مینمایند. در این معاهدهنامه چنین آمده است:
عموم مسلمانان ایرانی و کافه برادران ایمانی را باکمال اتحاد و اتفاق و ارشاد اعلام مینمایم؛ نظر به مصالح حفظ اسلام عموم علماء اعلام اصفهان عازم شدهایم و بر خودمان فرض ذمی اسلامیت نمودهایم که به کلی داد و ستد و معامله با شعبه بانک استقراض روس که به اصفهان آمده است ]را[ موقوف و متروک داریم. صلاح مسلمین را هم نمیدانیم که با او معامله کنند. در باب استعمال قند و شکر و چای روس هم عموم علماء اعلام ترک نمودهاند و در سایر امتعه روسیه در موقع خود هم اعلام خواهد شد. تجار محترم اصفهان هم در این وظایف حقه اسلامیه کمال مساعدت را با علمای اعلام دارند تلگرافات منع حمل قند و شکر و قماش روس به نقاط لازم کردهاند. عموم مسلمانان بدانید که مادام که قشون روس در بلاد و سرحدات ایران هستند به این محترم باقی هستیم.«بلغنا الله ایاکم نصره الدین». مدیر اتحادیه علما حاجی آقا، این تکلیف را که علمای اعلام و حصون اسلام و جمعی از متدینین تجار مقرر فرمودند، مقرون به صلاح است. حقیر هم معمول داشتهام (۶ ربیع الاخر،۱۳۲۹ ،۱۶فروردین ۱۲۹۰، محمد تقی نجفی).[۲۰]
آیت الله حاج سید عبدالحسین لاری (رضوان الله علیه) نیز بازرگانی استعمارگران روس و انگلیس را به زیان امت اسلام میدانست. وی به همین خاطر استفاده از چای، قند، ادویه، خوراک و پوشاک وارد شده از کشورهای خارجی، به خصوص روسیه و انگلیس، را تحریم نمود. وی عقیده داشت که خروج ارز از کشورهای اسلامی برای خرید کالاهای خارجی موجب تقویت دشمنان اسلام و قدرت استعمارگران شده و بدین وسیله سبب ریختهشدن خون مسلمانان و ملتهای فقیر میشود. ایشان در پاسخ به استفتائی پیرامون حکم استفاده از کالاهای تولید بلاد غیر اسلامی به تحریم مصرف آنها حکم میدهد:
امروزه آنچه پول از بلاد اسلامیه به بلاد خارجه میرود اعانت [یاری رساندن] به اعداء دین و استعداد کفار است، برای ریختن خون اسلام و مسلمین. حرام است استعمال آنها، مگر در صورت اضطرار و عدم وجود اشیاء وطنی اسلامی به هیچ وجه من الوجوه! پس حرام است استعمال آنها و واجب است بر جمیع مسلمانان استعمال مطعومات و ملبوسات و مصنوعات بلاد اسلامیه و قطع علائق احتیاج از کفره خارجه و فراهم نمودن وسائل قطع روابط احتیاجات از کفار. [۲۱]
آخوند خراسانی در سال ۱۳۱۵ ق به دعوت تنی چند از علمای ایران، همراه گروهی دیگر از مراجع تقلید فتواهایی در تحریم کالاهای خارجی و حمایت از کالاهای داخلی و به منظور رفع نیاز کشور به بیگانگان صادر نمود. وی در حمایت از منسوجات داخلی نوشت: «بر مسلمان لازم است که لباس ذلت [ تولید خارج ] را از تن بیرون کنند و لباس عزت [ ساخت داخل ] را بپوشند». ایشان در نامه ای به مظفرالدین شاه نیز او را به حمایت از شرکت اسلامیه تشویق کرد.[۲۲]
علمای شیعه اواخر عصر قاجار تنها به تحریم مصرف کالاهای خارجی بسنده نکردند؛ بلکه اقداماتی برای تقویت تولیدات داخلی را نیز سامان دادند. به طور نمونه، شرکت اسلامیه پس از قیام تنباکو و بروز فواید آن، توسط آقا نجفی اصفهانی، آقا نورالله و میرزا ابوالقاسم زنجانی به همراهی جمعی از بازرگانان در سال ۱۳۱۶.ق(۱۸۹۸ م.) با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج در اصفهان تاسیس شد. شعبههای این شرکت به سرعت در سایر شهرها و حتی در خارج ایران افتتاح شد. علما و مراجع بزرگ شیعه در تایید و تشویق این فعالیت فتاوی و اعلامیههای ترویجی بسیاری صادر نمودند.[۲۳]
میزان تولیدات شرکت اسلامیه بقدری گسترش یافته بود که یکی از روزنامههای انگلیس، رشد آن را سکته منافع انگلیس در اصفهان و بلکه کل منطقه خلیج فارس اعلام نمود.[۲۴] وزیرمختار انگلستان در نامهای به امینالسلطان حاکم اصفهان از دخالت علما در امور اقتصادی شکایت کرد و آن را مغایر با توسعه شرکتهای خارجی در این شهر دانست. تاسیس این شرکت باعث اشتغال بیش از هزار نفر در شهر اصفهان گردید. این شرکت حتی در پی حصول امتیاز ساختن راهآهن محوطه اصفهان برآمد.[۲۵]
در دوران معاصر نیز علما در زمینه امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی فعال بودند. به طور نمونه، آیه الله کاشانی در جریان نهضت ملی شدن نفت تلاش زیادی برای استقلال صنایع داخلی نمود.[۲۶] برخی از علمای برجسته از جمله آیت الله بهاءالدین محلاتی، سید محمود روحانی قمی، آیه الله شیخ باقر رسولی، آیه الله شیخ عباسعلی شاهرودی، آیه الله شیخ محمد رضا کرباسی، و آیه الله میرزا کاظم طباطبایی نیز از پشتیبانان حرکت آیه الله کاشانی بودند.[۲۷] نواب صفوی در دوران مبارزات پیش از انقلاب در تبلیغ کالای ایرانی کوشا بود. تصویری از ایشان در مسجد فخریه منتشر شده که ایشان را در حال معرفی یکی از محصولات ساخت داخل به مردم نشان میدهد.
در میان علمای پس از انقلاب نیز نمونههای بارزی از حمایت از کالای ایرانی میتوان یافت. رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) توجه زیادی به صنایع داخلی و کالاهای داخلی داشتند. در رساله عملی امام خمینی (ره) این نکته آمده است که اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی یا اقتصادی و تجاری اجانب، ترس از تسلط آنها بر بلاد مسلمین ایجاد شود، بر مسلمانان، دفاع به هر نحو ممکن و قطع ایادی اجانب، چه عمال داخلی یا خارجی، واجب است».[۲۸]
اقدام آیه الله مرعشی نجفی (ره) در پرهیز از پوشیدن لباس با پارچه وحتی دکمه خارجی نمونه بارز این امراست. فرزند آیه الله مرعشی نجفی(ره) نقل میکند: یکی از خصوصیات عملی آیه الله مرعشی نجفی این بود که ایشان هیچ وقت از لباسهای خارجی استفاده نمیکردند و این روش را مبارزه با استکبار میدانستند. حتی زمانی که خیاط میخواست برای لباس ایشان از دکمه خارجی استفاده کند، اجازه این کار را ندادند و از قیطان به جای دکمه در لباسشان استفاده نمودند.[۲۹]
نتیجه گیری
در رویکرد اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر تنها کارکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ندارد؛ بلکه در خدمت اهداف اقتصادی از جمله رونق تولید نیز قرار میگیرد. کارکرد امر به معروف و نهی از منکر در رونق تولید از دو جهت میتوان توضیح داد. اول، متعلق امر به معروف و نهی از منکر میتوان امری اقتصادی باشد. امر به تلاش و کار در دین نوعی امر به معروف است که باعث تغییر ذهنیت مسلمانان نسبت به کار و تلاش شده و زمینه رونق اقتصادی در جامعه اسلامی در صدر اسلام را فراهم کرده است. معصومان (ع) به شدت با عقاید انحرافی صوفیمسلکانه در مورد کار و تلاش برخورد کرده اند. آنانان خود با اشتغال به فعالیتهای سخت کشاورزی در فرهنگسازی عملی کمک به اقتصاد جامعه اسلامی پیشگام بودند. نهی از مفاسد اقتصادی نیز در سیره معصومین (ع) در موارد مختلف به چشم میخورد. ماجرای امام صادق (ع) در برخورد با پیشکارش مصادف که با تبانی با سایر تجار سودی غیرمنصفانه از تجارت کسب کرده بود، بسیار آموزنده است.
امر به معروف و نهی از منکر حتی اگر به امور اقتصادی نیز تعلق نگیرد، می تواند کارکردی اقتصادی داشته باشد. برای نمونه، هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر زمینه ترویج ارزشهای اجتماعی اسلام در زمینه صله رحم میشود؛ این ارزش زمینه دستگیری از خویشاوندان و کمک به آنان برای رونق فعالیت اقتصادیشان را فراهم میکند. از این رو، تقویت هنجارهای اجتماعی اسلام در پی امر به معروف و نهی از منکر نیز میتواند زمینه ساز رونق تولید باشد.
منابع
ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
ابوطالبی، مهدی، نقش علمای شیعه در حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی در دوره قاجار، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، ش ۳۵، ۱۳۹۲، ص ۵-۲۶.
توکلی، محمد جواد حمایت از کالای ایرانی: چیستی، چرایی، چگونگی، چ ۴، قم، انتشارات حوزه علمیه قم.
توکلی، محمد جواد، خاکریزاقتصادی، خوانشی بر اقتصاد مقاومتی، تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۹۶.
حر عاملى، محمد بن حسنوسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ ق
حکیمی، محمدرضا، حکیمی، محمد، حکیمی، علی، الحیاه، ترجمهً احمد آرام، تهران، ۱۳۸۰.
خمینی، روح الله، رساله توضیح المسائل، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲.
رجبی، محمد حسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۸۲.
روزنامه حبلالمتین کلکته، س ۱۴، ش ۲، ۱۹ جمادی الثانی ۱۳۲۴.
عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی؛ نسخه دیجیتالی موسسه تبیان؛ ۱۳۸۷.
کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی (ط- اسلامیه)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
مجلسى، محمد باقر بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
محمدی ریشهری محمد ، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۶.
مطهری، مرتضی، داستان راستان، تهران، صدرا، ۱۳۸۴.
نجفی، موسی، حکم نافذ آقا نجفی، عرفان مرجعیت و سیاست، تهران، موسسه انتشارات تاریخ اندیشه معاصر ایران، ۱۳۹۰.
پی نوشت ها:
[۱]. محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۵، ص۸.
[۲] . کلینی، اصول کافی، ج ۵، ص ۱۶۱-۱۶۲.
[۳]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۵، ص۴۷۲.
[۴] محمدرضا حکیمی و دیگران ، الحیاه، ج۵، ترجمهً احمد آرام، ص۵۰۴
[۵] داستان های بحارالانوار، ج۱، ص۸۶
[۶] علامه مجلسی، بحارالأنوار، جلد۱۱، ص۲۶۶
[۷] احلی من العسل، ج۲، ص۹۷۵.
[۸] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲ ص .۲۳
[۹] کلینی، اصول کافی، ج۵ ، ص۷۲.
[۱۰] ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه ؛ ج۳ ، ص۱۶.
[۱۱] علامه مجلسی، بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج۱۰۰ ؛ ص۹.
[۱۲] مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۷.
[۱۳] همان، ج۲، ص۸۳
[۱۴] همان، ج۳، ص۲۷۲.
[۱۵]. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.
[۱۶] همان، ج ۵، ص ۸۴.
[۱۷] کلینی، اصول کافی، ج ۵، ص ۷۴.
[۱۸] محمد جواد توکلی، خاکریز اقتصادی: خوانشی بر اقتصاد مقاومتی، ص ۲۰-۲۳؛ محمد جواد توکلی، حمایت از کالای ایرانی: چیستی، چرایی، چگونگی، ص ۶۴-۷۱.
[۱۹]. صورت دستخط و امضای آقایان کرام و علماء فخام کثرالله امثالهم:۱ـ ثقه الاسلام آقای حاجی آقا نورالله،۲ـ حسین بن جعفر الفشارکی،۳ـ حجه الاسلام آقا نجفی ،۴ـ شیح مرتضی اژه،۵ـ آقا میرزا محمد تقی مدرس، ۶ـ حاجی سید محمد باقر بروجردی، ۷ـ آقا میرزا علی محمد،۸ـ حاجی میرزا محمد مهدی جویباره، ۹ـ سید ابوالقاسم دهکردی، ۱۰ـ حاجی سید ابوالقاسم زنجانی، ۱۱ـ آقا محمد جواد قزوینی، ۱۲ـ سید محمد رضا شهیر به آقا میرزای مسجد شاهی، ۱۳ـ حاجی آقا حسن بیدآبادی (روزنامه حبلالمتین کلکته، س ۱۴، ش ۲، ۱۹ جمادی الثانی ۱۳۲۴؛ موسی نجفی، حکم نافذ آقا نجفی، عرفان مرجعیت و سیاست، ص ۱۸۵- )۱۸۴.
[۲۰] موسی نجفی، حکم نافذ آقا نجفی، عرفان مرجعیت و سیاست، ص ۱۸۹.
[۲۱] رک: مهدی ابوطالبی، نقش علمای شیعه در حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی در دوره قاجار، ص ۵-۲۶.
[۲۲] . ـ محمد حسن رجبی، علمای مجاهد، ص ۳.
[۲۳]همان.
[۲۴] . موسی نجفی؛ اندیشه تحریم و خودباوری؛ ص ۱۲۸-۱۲۹.
[۲۵] . روزنامه حبل المتین، س ۷، ش ۲۰، ص ۱۶.
[۲۶]. رک: مهدی ابوطالبی، عالمان شیعه و صیانت از سرمایههای ملی، ص ۱۲۴-۱۴۹.
[۲۷]. همان، ص ۱۵۱-۱۵۸.
[۲۸] امام خمینی، رساله توضیح المسائل، مساله ۲۸۲۹.
[۲۹]. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص ۵۶۶.