مدیران جوان کارآیی بهتری دارند

در علم مدیریت، سن و سال یک مدیر همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است . سن پایین برای یک مدیر بطور قطع دارای مزیت های خاصی است همانطور که معایبی نیز در بر خواهد داشت.
نیروی جوان برای پیشرفت وآبادانی هر کشوری غنیمت است. کشور عزیزمان ایران نیز دارای نیروی جوان فراوانی است و درکل می توان عنوان نمود ایران یکی از جوان ترین کشورهای دنیاست. نیروی جوانی که آرزوی هر کشوری است اما متاسفانه در کشورمان به اشتباه گاهی این فرصت بعنوان تهدید تلقی می گردد. بطوری که درچندسال اخیر شاهد سیر نزولی رشد جمعیت در کشور بوده ایم(به گزارش مرکز آمار ایران ؛ میانگین سنی جمعیت ایران در سال 1395برابر 1/31سال محا سبه شده که در مقای سه با سال 1390 ،3/1سال افزایش را نشان میدهد. در سال 1395میانگین سنی مردان برابر 9/30و زنان 3/31سال بوده است)
اما سوال این است که نیروی جوان تا چه حد می تواند در پیشرفت و توسعه کشور مهم باشد؟
مقام معظم رهبری در جدیدترین پیام خود(99/12/1) به جوانان به مناسبت پنجاه وپنجمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا بیان داشتند:
"دانشجویان عزیز
هر روز که می گذرد اهمیت نقش جوانان در پیشرفت کشور و تضمین آیندهی آن بیشتر آشکار میشود. بلیّهی عمومی کرونا هم این را یکبار دیگر به اثبات رسانید. همت و انگیزه و امید شورانگیز جوانان در این ماجرا نیز مانند بسیاری از مسائل کشور، پیشران گشایشهای علمی و عملی شد. این یکی از برترین افتخارات انقلاب اسلامی است که توانسته است نشان «نقشآفرینی در مسائل اساسی» را بر سینه جوانان برومند کشور بنشاند.
از شما دانشجویان عزیز انتظار میرود که در این فرصت مغتنمی که در اختیار شما است، خود را هر چه بیشتر به صلاحیتهای علمی و دینی و اخلاقی آراسته کنید و آمادهی نقشآفرینی شوید، و اتحادیهی انجمنهای اسلامی در اینباره دارای وظیفهئی سنگینتر و البته افتخارآمیزتر است."
موردی که در این نوشتار به آن بیشتر خواهیم پرداخت نقش مدیریتی جوانان در اعتلای کشور می باشد. در علم مدیریت، سن و سال یک مدیر همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است . سن پایین برای یک مدیر بطور قطع دارای مزیت های خاصی است همانطور که معایبی نیز در بر خواهد داشت.
اما در مجموع با بررسی مزایا و معایب این موضوع و همچنین نظر به پژوهش های صورت گرفته می توان به این نتیجه رسید مدیران جوان دارای کارایی بیشتری هستند. در واقع سن جوانی مزیت هایی برای فرد مدیر ایجاد می کند که در سن های بالاتر این مزایا به ندرت تکرار خواهد شد.
براساس تحقیقی که جوزف فولکمن و وجک زنگر برروی 65هزار مدیر مشهور و نامی انجام داده اند(این تحقیق توسط مریم مرادخانی در روزنامه دنیای اقتصاد ترجمه شده است) نتایج ذیل به دست آمده است:
در این تحقیق، اطلاعات مربوط به مدیران زیر ۳۰ سال را در یک گروه و اطلاعات مربوط به مدیران بالای ۴۵ سال را در گروهی دیگر قرار گرفته است:
مدیران زیر ۳۰ سال ۴۵۵ نفر
مدیران بالای ۴۵ سال ۴۲۹۸ نفر
سپس به مقایسه ویژگیها و وجوه تمایز هر دو گروه پرداخته شده است. هنگام مقایسه دو گروه تلاش شده است هر دو گروه تا جایی که ممکن است مشابه یکدیگر باشند. اما با توجه به اینکه مدیران جوان این قابلیت را داشتهاند که در سنین جوانی به سمت مدیریت ارتقا پیدا کنند، می توان به این نتیجه رسید که پتانسیل دستیابی به اهداف و موفقیت در این افراد بیشتر است. به هر حال ارتقا یافتن به یک پست مدیریتی در سنین جوانی کار سادهای نیست. نتایج آماری این تحقیقات نشان داد که ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه در این تحقیق را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند در حالی که افراد بالای ۴۵ سال تنها ۲۰ درصد از کل جمعیت مدیران کارآمد را به خود اختصاص دادهاند.
هنگام ارزیابی مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی مشخص گردید که مدیران جوانتر در هر ۴۹ مورد از افراد بالای ۴۵ سال رتبه بهتری کسب کردهاند. این نشان میدهد رهبران جوانی در سازمانها مشغول کارند که حتی قابلیت پذیرش مسوولیتهای مهمتر را نیز دارند. اما مهمترین چالش پیش روی مدیران جوان، اثبات قابلیتهایشان است. براساس نظرها و دادهها مشخص گردید که در سازمانها به سختی به مدیران جوان اعتماد میکنند. رئیس سازمان ها تصور میکنند که افراد جوان فاقد تفکر استراتژیک هستند، از چند و چون صنعت چیزی نمیدانند و قادر به رهبری یک سازمان نیستند. آنچه مشاهده میکنید ویژگیهای مشترک مدیران جوانی است که مورد مطالعه ما بودند:
1-پذیرش تغییرات : مدیران جوانتر تغییر را آسانتر میپذیرند. آنها بهراحتی ایدههای جدید خود را با دیگران در میان میگذاشتند. آنها از ایجاد تغییرات بزرگ ترسی نداشتند. کمتجربگی آنها باعث میشد تا نسبت به تغییرات خوشبین باشند وترسی نداشته و به راحتی پذیرای هر گونه تغییری باشند. فرآیند تغییر از نگاه مدیران جوان، فرآیند دشواری نبود. هر کجا صحبتی از تغییرات اساسی بود، این جوانترها بودند که داوطلب میشدند و در صف اول میایستادند.
۲- رفتارهای الهامبخش و اثربخش: مدیران جوان میدانستند که چگونه به سایرین انرژی بدهند یا آنها را برای رسیدن به اهداف ترغیب کنند. در مقایسه با رهبران با تجربهتر، رهبران جوان توانایی بیشتری در تشویق کارکنان به تلاش و کوشش داشتند. استراتژی این رهبران جوان استراتژی «کشیدن» است در حالی که رهبران میانسال معمولا روش سنتی «هل دادن» را به کار میگیرند (در تئوری مدیریتی Pull and Push Leadership، کشیدن به معنای ترغیب و تشویق کارکنان است و هل دادن به معنای دستور دادن به آنها
۳- پذیرفتن بازخورد: مدیران جوان به راحتی پذیرای هرگونه بازخوردی بودند. آنها مکرر درباره عملکرد خود سوال میکردند و همواره به دنبال راهی برای درک و دریافت بازخوردها و بهکارگیری آنها در جهت بهبود عملکرد خود بودند. برعکس، مدیران میانسال تمایل چندانی به دریافت بازخورد از سوی همکاران خود نداشتند و بازخوردهای همکاران خود را بیجواب میگذاشتند.
۴- پیشرفت دائمی: مدیران جوان تازه در ابتدای راه هستند و سرمایه و پشتوانه ای در گذشته ندارند. شاید به همین علت است که تمایل مدیران جوان مورد بررسی برای رفع چالشهای حال حاضر بیشتر بود. آنها همواره به دنبال روشهایی خلاقانه بودند تا کارها را به شکلی موثرتر و با کیفیتتر به انجام برسانند.
۵- تمرکز بر اهداف: مدیران جوان برای رسیدن به اهداف از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. آنها موفقیت را یک «باید» میدانند و تمام انرژی خود را صرف رسیدن به اهدافشان میکنند. مدیران جوان به موفقیت نیاز دارند. بر عکس، وقتی کسی سالها در یک سازمان فعالیت کرده باشد، تمایل او به حفظ وضعیت موجود بیشتر است. از نظر چنین فردی همه چیز در بهترین شکل ممکن قرار دارد و نیازی به تلاش بیشتر نیست.
۶- بلند پروازی: رهبران جوان مورد مطالعه اهداف بزرگی در سر داشتند. برخی از مدیران باتجربهتر ترجیح میدهند اهدافی را انتخاب کنند که رسیدن به آنها آسان و ریسک آنها کمتر باشد.
در پایان نتایج این تحقیق لازم است یکبار دیگر نگاهی به بیانه گام دوم رهبر انقلاب و بخصوص بخش مربوط به جوانان بیاندازیم:
"جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفتهی اسلامی
امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند."
باید پذیرفت استفاده از جوانان در راستای پیشرفت و اعتلای این مرز وبوم امری انکار ناپذیر است همانطور که کشورهای پیشرفته این واقعیت را پذیرفته و عمل نموده اند. جذب جوانان متخصص سایر کشورها با وعده و وعید فراوان و استقبال از نیروی کار دیگر کشورها در سرزمین های توسعه یافته خود گواهی بر این استدلال است.
امید است با میدان دادن به جوانان متخصص کشورمان، شاهد رشد و بالندگی بیش از بیش برای ایران اسلامی باشیم.