رفتن به محتوای اصلی

27 شهریور روز شعر و ادب پارسی

شهریار

روز 27 شهریورماه در تقویم ما ایرانیان روز ملی شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است. در واقع این روز سالگرد درگذشت شاعر نامی سیدمحمدحسین بهجت تبریزی ملقب به شهریار می باشد. شاعری که از خود آثار بدیع و زیبایی در حوزه شعر فارسی به جای گذشته است. اما شاید معروف ترین مجموعه شعر این شاعر را بتوان حیدر بابا سلام عنوان نمود. مجموعه شعری که به زبان ترکی سروده شده و تاکنون به 80 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

شهریار در سال 1285 شمسی در تبریز متولد شد این شاعر خوش سخن میهن مان در سال 1300 برای ادامه تحصیل عازم تهران شد. ایشان در دانشگاه مشغول به تحصیل در رشته پزشکی شد اما در سال آخر تحصیل و بدلیل شکست عشقی رشته پزشکی را رها کرد. شاید همین عدم رسیدن به معشوق بود که باعث شکوفاتر شدن طبع شعر وی گردید.

شهریار

در هر صورت بعدها استاد شهریار در تبریز ازدواج نمودن و صاحب سه فرزند(یک پسر و دودختر) شدند.

تخصص شهریار سرودن غزل بود اما ایشان در سایر گونه‌های شعر از جمله قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و حتی شعر نیمایی نیز تبحر داشته‌است. استاد سرانجام 27 شهریور 1367 به دیدار حق شتافت و مزار ایشان در مقبر الشعرای تبریز بنا به وصیت استاد تعیین گردید.

هرچند که حرف  وحدیث فراوانی برای انتخاب روز شعر در میان بود اما در نهایت در سال 1379 تصمیم شورای عالی فرهنگی (البته به پیشنهاد نمایندگان مجلس) بر این شده که سالروز درگذشت شهریار بعنوان شاعر مطرح معاصر بعنوان روز شعر و ادب پارسی انتخاب گردد.

شعرهای زیبایی از این شاعر نامی کشورمان به جا مانده است از جمله علی ای همای رحمت وآمدی جانم به قربانت و ...

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / ‏ بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی / ‏ سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / ‏ من که یک امروز مهمان توأم فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم / ‏دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار / ‏ این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود / ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت / ‏ اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند / ‏ در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین / ‏ خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی‌کردی سفر / ‏ این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا

 

روحش شاد و یادش گرامی

برچسب‌ها