حاج قاسم سلیمانی از شروع تا عروج

برگی از دفتر زندگی پر افتخار سردار دلها حاج قاسم سلیمانی
شروع:
نام :قاسم سلیمانی
نام پدر: حسن
تاریخ تولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵
محل تولد: شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی
وقایع مهم زندگی:
1353: استخدام در اداره آب کرمان
1357: مشارکت در فعال در تظاهرات مردم کرمان بر ضد رژیم شاهنشاهی
1359: عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همزمان حضور در دفاع مقدس
1360: انتصاب به فرمانده ای لشکر 41ثارالله کرمان
1367: (پس از جنگ تحمیلی) بازگشت به کرمان و جنگ با اشرار مسلح شرق کشور
1379: انتصاب به فرماندهی سپاه قدس
1389: دریافت درجه سرلشگری از سوی مقام معظم رهبری
1396: اعلام پایان کار داعش در نامه ی ایشان به فرمانده کل قوا
1397: دریافت نشان ذوالفقار(بالاترین نشان نظامی ایران)
1398: عروج ...
حاج قاسم را مردم ایران بعنوان فرمانده دلیر و موفق سپاه قدس می شناسند. بی شک حاج قاسم سلیمانی یکی از شجاع ترین فرمانده های تاریخ این سرزمین بوده است بطوری که شجاعت و نترسی ایشان نه تنها در ایران بلکه در جهان زبان بوده است. اما ایشان حضور پررنگی در دفاع مقدس به عنوان فرمانده سپاه 41ثارالله کرمان داشته است.
دفاع مقدس:
در ماجرای عملیات بیتالمقدس، که سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده تیپ ۴۱ ثارالله وارد در میدان کارزار شده بود با عقلانیت و هوشمندی تمام توانست با قوای تا دندان مسلح دشمن با هوشمندی وارد در جنگ شده و دست آوردهای فراوانی را به دست آورد. از جمله ویژگی های فرماندهی و عملیاتی ایشان را در آن زمان به اذعان سرداران سپاه می توان این چنین برشمرد: انتخاب منطقه عملیات، استفاده صحیح از عنصر زمان، هنر تغییر در طرحریزی حین اجرای عملیات و توسعه سازمان رزم بوده است.

جنوب شرق کشور:
در ابتدای دهه هفتاد و در حالی که زمان زیادی از دوران دفاع مقدس نگذشته بود اشرار و معاندین با انجام عملیاتهای خرابکارانه در جنوب شرق کشور آرامش و امنیت مردم این منطقه را هدف قرار داده بودند.
سردار حاج قاسم سلیمانی می گفت: «من به سیستان و مردم آن دیار تعلق خاطر دارم و آرزو دارم پس از اتمام ماموریتم اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشد، فرماندار سیستان شوم و به مردم آن منطقه خدمت کنم.«
لذا پس از پایان جنگ ایشان به زادگاه خود بازگشتند و مشغول مبارزه با اشرار مسلح در منطقه جنوب کشور شدند.
شرایط بیثبات و ناامنی در جنوب شرق، باعث شد که شورای عالی امنیت کشور سپاه پاسداران را مأمور برقراری امنیت در منطقه جنوب شرق کشور کند از همین رو سردار سلیمانی به عنوان فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در جنوب شرق کشور معرفی شد.
عتبات عالیات:
یوسف افضلی معاون فرهنگی مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات در مجله صبحگاهی "سلام سردار" رادیو مقاومت اظهار کرد: در سال ۱۳۸۲ سردار سلیمانی برای ماموریتی به عراق رفته بود که برای زیارت به حرم امیرالمومنین (ع) مشرف میشود، در این مراجعه میبیند که دربهای حرم مقدس بسته است، وقتی درب حرم را باز میکند؛ سردار سلیمانی میبیند که درب حرم شکسته است، هنگام ورود میبیند صحن کثیف بوده و هنگام زیارت ضریح گرد و غبار روی ضریح را میبیند و در این زیارت تصمیم میگیرد که برای بازسازی حرم مطهر امیرالمومنین (ع) اقدام کند و از این نقطه ستاد بازسازی عتبات عالیات تشکیل میشود.سردار سلیمانی از همان تشکیل ستاد بازسازی عتبات علمدار این ستاد بود و تاکید داشت که نذورات مردمی در همان محلی که مردم نذر کردند هزینه شود و تمامی نذورات ثبت شده و گزارشهای شفافی تهیه شود، نسبت به اعتماد مردم و دقت در هزینه کرد نذورات مردمی حساسیت بالایی در سردار سلیمانی وجود داشت. سردار سلیمانی اصرار داشت حتی یک روز نیز کار ساخت و ساز و توسعه اعتاب تعطیل نشود و با وجود بروز اغتشاشهایی در عراق و بعد از آن با شیوع کرونا کار ساخت و ساز صحن حضرت زهرا (س) و شبستان حضرت زینب (س) تعطیل نشد.

پیاده روی اربعین:
معاون فرهنگی مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات: توسعه پیادهروی اربعین و تکریم زائران اربعین از تاکیدات ویژه سردار سلیمانی بود، تامین امنیت این پیاده روی میلیونی را برعهده گرفته بود و کمیته اسکان و تغذیه زائران اربعین نیز برعهده ستاد بازسازی عتبات گذاشته شده بود. حاج قاسم تاکید ویژه داشت که به زائران سیدالشهدا (ع) تا حد امکان خدمت شود تا زائران در زیارت خود مشکلی نداشته باشند.
رئیس مواکب ستاد اربعین حسینی به نقش اثرگذار سردار سلیمانی در احیای راهپیمایی اربعین و موکبها این چنین اشاره می کند: سردار سلیمانی بر این باور بود که باید تمام امکانات کشور در این راه به کار گرفته شود؛ بر خلاف برخی از روشهای مدیریتی که امروزه موجب شده مشکلاتی در حوزه اجرایی داشته باشیم. سردار سلیمانی خود به عنوان متولی وارد میدان میشد و میگفت این کار اقدام کوچکی نیست و به تنهایی از عهده یک ارگان، نهاد یا فرد برنمیآید؛ باید کل کشور بسیج شود. او ساختاری پیشنهاد داد و نهادی مانند ستاد اربعین تشکیل شد. در این ستاد ۲۰ سازمان، نهاد و دستگاه مختلف پای کار آمدند.
آقای پلارک در مورد نمونههایی از اقدامهای شهید سلیمانی میگوید: سردار برای فرماندهی در میدان حاضر بود؛ به طور نمونه از سامرا زنگ میزد که در این شهر کمبود ماشین وجود دارد و از نهادهای مرتبط درخواست رفع مشکل میکرد. با پیگیریهایی که ایشان داشت کمتر از ۲۴ ساعت ۳۰۰ دستگاه اتوبوس را به سامرا فرستادیم تا زائران را جابهجا کنند. یا اربعین ۹۷ با پیگیری و دستور ایشان با سرعت هر چه تمام پتوهایی از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه نجف تخلیه کردیم تا زائران سرما نخورند. او مرد میدان بود و میگفت همه مسئول هستیم و باید کمک کنیم؛ پس از پایان مراسم نیز از همه تشکر میکرد. همه فکر میکردند سردار در میدان نبرد حضور دارد اما کسی نمیدانست که او دو ماه پیش از اربعین در عراق است و حشدالشعبی و تمام جریانهای همسو را برای امنیت زائران ساماندهی میکند؛ او حتی امکانات پشتیبانی و لجستیکی را فراهم میکرد.

عراق:
آقای دکتر سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل بینالملل: آمریکاییها در سال ۲۰۰۳ با حدود سیصد هزار نیروی نظامی، اطلاعاتی و شبه نظامی عراق را به تسخیر درآوردند و درصدد بودند که یک نظام سیاسی وابسته و تحت امر خودشان به وجود بیاورند که بتوانند دهها سال بر این کشور حکومت کنند. آقای هنری کسینجر در همان زمان در یکی از اظهارنظرها گفته بود که ما دستکم بایستی صد سال بر عراق حکومت کنیم.
آمریکاییها درصدد بودند یک دولت وابسته را سرکار بیاورند؛ بر همین اساس هم آمریکاییها دستاندرکار تدوین قانون اساسی خاص شدند که بر اساس نقشهی راهی بود که برای این دولت در نظر گرفته بودند و عملاً عراق را تبدیل به یکی از ایالتهای آمریکا میکرد. به همین جهت هم آمریکاییها با شخصیتهای مختلف عراقی تماس میگرفتند. تا یک رنگ عراقی به سیاست تجاوز خودشان بدهند با اینها در تماس بودند. سردار سلیمانی آن موقع باید روند دولتسازی عراق را وارونه میکرد . سردار سلیمانی با درایت و البته با راهنمایی بسیار کارساز رهبر انقلاب، با گروههای عراقی وارد صحبت شد و گروههای شیعه، سنی و کرد را ترغیب کرد که خودشان دست به نوشتن قانون اساسی بزنند. در نهایت قانون اساسی عراق با محوریت شورای حکم که برگرفته از حدود سیوپنج شخصیت شیعه، سنی و کرد عراقی بود، بهعنوان یک قانون اساسی بومی نوشته شد و دولتسازی در عراق برخلاف نظر آمریکاییها به این سمت رفت که مردم در انتخابات شرکت کردند و قانون اساسی را به تصویب رساندند.
درخصوص مسئلهی فرهنگی و تلاش آمریکا برای سیطرهی فرهنگی درازمدت در عراق، سردار سلیمانی دست به کارهای گستردهی فرهنگی زد. شبکههای تلویزیونی در عراق راه افتادند و گروههای اجتماعی- فرهنگی، بنیادها و مؤسسات فراوان عراقی شکل گرفتند. سردار سلیمانی ارتباطات بسیار گستردهای با دانشگاههای عراق برقرار کرد و یک شبکهی بزرگی از اساتید دانشگاه، روحانیون، نخبگان فعال شدند که کارهای مختلفی در عراق صورت گرفت. عملاً کار آمریکاییها در زمینهی تسلّط فرهنگی هم با بنبست مواجه شد.
در زمینهی مسائل اقتصادی، آمریکاییها تلاش زیادی کردند تا اقتصاد عراق را در سیطره بگیرند، ولی سردار سلیمانی کمکهای فراوانی در حوزهی اقتصادی به عراق کرد. شبکههای توزیع کالا، کشاورزی عراق، ایجاد کارخانههای تبدیل کنستانتره، انواع کارخانههای اقتصادی، روابط تجاری بین ایران و عراق و زیرساختهای عراق مخصوصاً در زمینهی برق شکل جدیدی به خودشان گرفتند. عملاً به اقتصاد عراق یک جانی داد و عراق توانست در حوزهی اقتصادی بر طرح آمریکا در این زمینه غلبه کند.
در زمینهی سیاست خارجی هم آمریکاییها دنبال این بودند که عراق را با یک طرح منطقهای و با محوریت عربستان و اسرائیل در حوزهی غرب بلوکه و هضم کنند. سردار سلیمانی کمک زیادی کرد به اینکه روابط خارجی عراق گسترده و متنوع باشد. درواقع سردار سلیمانی برای ایجاد روابط اقتصادی بین عراق و ترکیه، بین عراق و سوریه، بین عراق و چین، بین عراق و ایران و بین عراق و سوریه انجام داد، عملاً اجازه نداد که عراق در سیاست خارجی آمریکا بلوکه شود و در چنبرهی سیاستهای منطقهای آمریکا قرار بگیرد.
سردار سلیمانی در حوزههای نظامی- امنیتی با شکلدهی حشدالشعبی که آن را تبدیل به یک ارتش مستقل، پرتوان، جوان، مردمی و تجربهدیدهی در صحنهی رزم کرده بود، توانست جزو نیروهای نظامی عراق کند.
داعش:
داعش یکی از شاخههای القاعده است که بر القاعده برتری پیدا کرد. سال 2006 و پس از کشته شدن زرقاوی، ابوعمر بغدادی رهبر القاعده در عراق شد و اسم گروه را به دولت اسلامی در عراق تغییر داد. پس از مدتی ابوعمر بغدادی کشته شد و ابومحمد مهاجر رهبر گروه شد. او نیز کشته شد و ابوبکر بغدادی امیر دولت اسلامی در عراق شد.
با آغاز بحران سوریه، بغدادی، ابومحمد جولانی را به سوریه فرستاد تا شاخه القاعده را به نام جبهه النصره در آن کشور تشکیل دهد. در نهایت بغدادی(باتوجه به اختلافات پیش آمده با جولانی) به سوریه رفت، دو شاخه عراق و شام را ادغام کرد و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را تشکیل داد. داعش طی دو سال بسیاری از مناطق شمالی و شرقی سوریه را بهدست گرفت و ضمن درگیری شدید با جبهه النصره بسیاری از مسلمانان و مسیحیان را کشت.البته با توجه به اعترافات صریح مقامات اصلی آمریکا دیگر بر کسی پوشیده نیست که داعش با چه انگیزه و هدفی از سوی دولت آمریکا شکل گرفته است. البته طبق اسناد موجود کشورهای عربستان و قطر و ترکیه از حامیان اصلی این گروه تروریستی در منطقه بوده اند.
سردار اسدی فرمانده پیشین نیروهای مستشاری ایران در سوریه میگوید: بنده در سوریه بودم که یکی از اعضای ارشد وزارت اطلاعات به آن کشور آمد و در جلسهای عنوان کرد که "من از عراق میآیم. در بغداد جلسهای بود و روحانیون، سیاسیون، اقتصادیون و... حضور داشتند. آنها گفتند «اگر آن روز چهارشنبهای که سردار سلیمانی وارد بغداد شد، نمیآمد نهتنها بغداد که شهرهای نجف و کربلا نیز از دست میرفت. مردم در حال فرار بودند. مسئولان بغداد هم آماده شده بودند تا شهر را ترک کنند، اما سردار سلیمانی آمد و وضعیت را تغییر داد".«
قاسم سلیمانی بهعنوان نماینده ایران در سفر به مسکو طی مذاکره با پوتین رئیس جمهور روسیه توانست از ظرفیت عملیاتی روسها نیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
سردار محمدجعفر اسدی فرمانده سابق نیروهای ایرانی در سوریه در این رابطه به تسنیم گفت: «پس از چهار سال مبارزه و مقاومت ایران در سوریه، سردار سلیمانی در سفری به روسیه، بهمدت دو ساعت و بیست دقیقه با پوتین دیدار و گفتگو کرد تا روسها را قانع کند در سوریه حضور یابند». بهگفته سردار اسدی، حاج قاسم در این سفر به پوتین تفهیم کرد که "سوریه آخرین سنگر جبهه شرق است و اگر این را از دست بدهید، غربیها ارزشی برای شما قائل نیستند."
سردار سلیمانی توانست این مسئله را خیلی زودتر پیشبینی کند. داعش در ۲۰ خرداد سال ۱۳۹۴ حرکتش را در عراق به شکل تهاجمی شروع کرد. اوّلین گزارشها مبتنی بر وجود چنین جریان و نیاتی در آذرماه سال ۱۳۹۳؛ یعنی حدود شش ماه قبل از اینکه داعش حرکتش را در عراق شروع کند، توسط سردار سلیمانی به دولت و ارتش عراق منتقل شد. این نشان میداد که ایشان یک اشراف کاملی دارد.
»محمد حاجمحمود» دبیرکل حزب سوسیالیست دموکرات کردستان در گفتگو با تسنیم گفته است که «بعد از حمله داعش نخستین کشوری که حتی قبل از آمریکا و اروپا به فرودگاه اربیل رسید، جمهوری اسلامی ایران بود. حاج قاسم با 70 نفر نیرو از کارشناسان نظامی و سه محموله مهمات مورد نیاز برای مقابله با داعش آمدند و خودشان نیز به همکاری با نیروی پیشمرگه پرداختند، حتی در منطقه مخمور شهید هم دادند.«
سردار نوعیاقدم فرمانده قرارگاه حضرت زینب(س) نیز گفته است: «فرماندهان ارتش سوریه بهتماممعنا به حاج قاسم اعتماد و ایمان داشتند و حضور ایشان را برای خودشان قدرت میدانستند. حضور حاج قاسم در منطقه بار روانی بزرگ و مثبتی برای نیروها داشت.«
با تمام هزینه ها و پشتیبانی که از داعش در دنیا به عمل آمد؛ سیام آبان ماه سال 96 و شش سال پس از شکلگیری داعش در کشورهای عراق و سوریه سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی از پایان یافتن سیطره داعش خبر داد.
در بخش پایانی این نامه نیز آمده است: «حقیر بهعنوان سرباز مکلفشده از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعه داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی ـ صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام میکنم و بهنمایندگی از کلیه فرماندهان و مجاهدین گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریهای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم.«
هرچند آنچه ذکر گردید تمام فعالیت ها و زحمات سردار دلها نبود اما همین افتخارات همراه با دیندار بودن و مردمی بودن سردار، دلایل کافی برای ترور ایشان توسط دشمنان ملت ایران را مهیا نموده بود.
وقتی رسانه های معاند می خواهند در مورد ایشان صحبت کنند همواره از فرمانبرداری ایشان از رهبری تاکید می کنند و از او با بغض و کینه به عنوان سرباز مقام معظم رهبری یاد می کنند. شاید همین ولایت مداری و بصیرت ایشان بود که دشمن را سال ها کلافه نموده بود بطوری که تمام هزینه های ایجاد گروهک تروریستی داعش را طی چند سال و با کمک خود مردم منطقه برباد داد.
بی شک فرمانده هان شجاع بسیاری در دنیا وجود داشته و دارند اما بعد از 13 دیماه 1398، فرمانده ی با این حد از شجاعت، دین داری و بصیرت دیگر وجود نخواهد داشت.