خانواده و افسون جدید والت دیزنی

افسون جدیدترین اثر دیزنی به یک انیمیشن پرمخاطب تبدیل شده است. اما هدف از تولید این انیمیشن چیست؟
افسون محصول جدید شرکت رویاسازی والت دیزنی می باشد. محصولی که در نگاه اول بسیار جذاب و دلنشین بنظر می آید درست مانند بقیه های تولیدات این شرکت بزرگ انیمیشن سازی که یکی از تولید کنندگان اصلی انیمیشن در جهان می باشد. اما جدایی از جذابیت های تصویری این محصول جدید می بایست دقت بیشتری در موضوع و داستان فیلم داشته باشیم:
خب اگر بخواهم شبیه مهمانانی که به قدم مبارکی نوزادی میروند، به آنالیز قیافه و شکل و شمایل نوگل تازه شکفته بپردازم، باید بگویم که خوشگلیاش کاملاً به خواهر و برادرهایش رفته و واقعاً از دیدنش لذت بردم.
از همان ثانیههای ابتدایی تا آخرین لحظات پایانی تصاویر، به مثابهی فرشی هفتاد رنگ، بافته شده از سیم و زر، تار و پودش با ظرافت تمام طرحی خوش نقش و نگار را به رخ میکشد.
حال اگر این یادداشت را میخوانید، احتمالا افسون را دیدهاید. برای همین دیگر چیزی از قصهاش نمیگویم. اگر هم ندیدهاید، که باز هم نمیگویم تا داستانش لو نرود!
فقط کمی از حال و هوایش تعریف میکنم: چیزی که در افسون میبینیم قدرت عشق است. عشقی که بنیان یک خانواده را محکم و استوار میسازد. چیزی که نبودش خانه را به لرزه درمیآورد و بودنش خانه خراب را آباد میکند.
افسون تلنگریست برای اینکه قدر تک تک عزیزانمان را بدانیم. تلاش و سختیهای اطرافیانمان را ببینیم و هر کس را همان گونه که هست دوست بداریم.
در افسون میرابل، دخترک موفرفری، ما را صدا میزند: اگر تو هم مانند من ستاره نیستی، نا امید نشو. قوی باش و دست از تلاش برندار. هر کاری که میتوانی برای جامعهات انجام بده.
خب اجازه بدهید حالا کمی عینک شیشه گرد روشنفکریام را از چشمم بردارم، دستههایش را ببندم و آن را روی میز بگذارم.
میخواهم کمی با یک عینک ته استکانی، افسون را از خیلی خیلی نزدیکتر ببینم.
برای این کار اول باید یک سوال بپرسم: میدانید هزینه ساخت یک انیمیشن (چقدر است؟) چیزی حدود ۱۵۰ میلیون دلار است؟
میدانید ساخت هر یک دقیقه انیمیشن سه بعدی چقدر زحمت دارد؟ کافیست در گوگل پشت صحنه ساخت یکی از این کارتونها را ببینید.
سوالم این است: آیا قبول دارید که پشت هر اثر هنری بالاخص در صنعت سینما و انیمیشن هزاران حرف وجود دارد و هیچ اثری محض سرگرمی صِرف ساخته نمیشود؟
اگر جوابتان مثبت است، میخواهم کمی از برداشت خودم از این انیمیشن بگویم.
خب طبق معمول و مثل همیشه دُم یهود از پشت پرده بیرون زده و پیداست.
یهودی که علاقه دارد همیشه خودش را در قصهها مظلوم نشان بدهد حالا هم با نشانههایی تکراری همچون حضور پررنگ مادر، سرزمین موعود و برترین نژاد دانستن خودشان برایمان قصهای را سر هم کردهاند.
قصهای را که مثل پیرمردهای فراموشی گرفته، در طول داستان چند بار و هر بار با آب و تاب برایمان تعریف میکند.
آنها در سرزمینی بودند که خیلی مظلومانه بیرون رانده شدند. به سرزمینی مقدس رسیدند و با عنایتی معجزه بهشان داده شد و خاندان برگزیده شدند.
خاندان برگزیدهای که همه هستی از وجنات وجود آنان در حرکت است.
اینان هستند جهان را در دستان خود نگه داشتهاند.
آفتاب و ابر و باران از لطف این خانواده بر ما میتابد و میبارد.
سبزی و طراوت این جهان در دستان آنهاست و آنان رام کنندهی حیوانات اهلی و وحشیاند.
صدای ما را هر جا که باشیم میشنوند و از احوالات ما آگاهند.
خب حالا بدانید و آگاه باشید و نگران باشید که اگر نور معجزه این خانواده خاموش شود، همگی بدبخت می شویم!
اگر قدرت در دست این خاندان برتر که به گفته مادربزرگ از موهبتشان برای آسایش زندگی مردم استفاده میکند، نباشد زندگی همه سخت میشود!
هر کجا هستید با هر استعدادی یا بی هیچ استعدادی مراقب خانواده و جامعه مادریگال باشید.
البته که کودکانی که پای تبلت یا تلویزیون این کارتون را میبینند، چیزی از این پشت پردهها نخواهند فهمید. اما اگر فردا روزی سران کشورهایی که میدانیم تمام نعمات جهان را نزد خود پنداشته و حتی باریدن باران در سرزمینمان را هم منوط به دوستی با خودشان دانستند، آن وقت چه کنیم با کودکانمان و قصهای که خودمان در حافظهشان دانلود کردیم؟!
- مرضیه سادات قاضی مرعشی (کارشناسی علوم تربیتی و مربی حوزهی کودک)