رفتن به محتوای اصلی

آزادی کودک

تربیت کودک
آزادی کودک

كودكی كه در كودكی آزاد نبوده دربزرگسالی با شك وترديد روبرو ميشه.حس ميكنه وقتي من آنقدر بی ارزش و اشتباه كارم كه حتي در مورد زندگي خودم نميتونم تصميمي بگيرم پس بهتره كاري انجام ندم. بنابراين از هر موضوع تازه اي ميترسه،از شكست و اشتباه ميترسه،وتنها نظر مردم براش مهمه ودرحقيقت از كار ميافته و دچار اضطراب و نگراني و وحشت چه در كودكي چه در بزرگسالي ميشه. يا كمال پرست ميشه ياترجيح ميده كاري انجام نده.

كودكی که آزاد نیست عادت ميكنه خودشو انكار كنه نيازش رو انكار كنه و احساساتش رو نفي و انكار ميكنه و حس ميكنه در اين دنيا تك و تنهاست و كسي نيست كه او رو بخواد و تبديل ميشه به كسي كه ديگران ميخواهند.

كودك تبديل به چشم ميشه كه همه رو ميبينه جز خودش. از ديگران مراقبت ميكنه به خوشحاليه بقيه اهميت ميده اما به خودش نه. خواسته همه براش مهم جز خودش. پدر و مادري كه در چهارچوب امن به كودكشون ازادي نميدن در سه سالگي دچار اضطرابي عميق ميشه.

کودک

جملاتی نظیر این موارد رو هرگز به بچه ت نگو:‌

دختر نباید بلند بخنده ...
دختر که نباید ناخن بلند کنه ...
دختر که نباید لباس این رنگی بپوشه...
پسر باید غیرتی باشه ...
مرد که گریه نمیکنه ...

همه اینها و مثال هایی نظیر اینها؛
یعنی نقش دادنِ اجباری و نقش پذیرفتن ناآگاهانه در زندگی

یعنی سلب آزادیِ یک انسانِ آزاد

یعنی تعیینِ تکلیف کردن برای نقش پذیری

یعنی دست و پای کودک را قفل زدن

یعنی آمادگی کودک برای پذیرش اختلالات روانی

دسته بندی