گزارشی از آرایش بی دردسر زنان در مترو

معروف: این روزها فرهنگ که به مثابه خون در رگهای جامعه است بهوسیله عدهای ناآگاه به سخره گرفته میشود. فرهنگ دارای زیر مجموعه های بسیاری است که کمک به بهبود زندگی فردی و جمعی و آرامش روانی میکند.از جمله این زیر مجمو عه ها، فرهنگ آرایش کردن است. فرهنگ آرایش کردن در این دوره شاید بیش از هر عصر دیگری حتی از سوی مخاطبان و طرفداران آرایش، زیرپا گذاشته میشود.گویی عده ای خیابان ها و ایستگاه های مترو را که صرفا محل گذر است با آرایشگاه و حتی منزل خود اشتباه گرفته اند.
عدم اطلاعرسانی درست از سوی دستگاههای آموزشی، پیاده نکردن قوانین پوشش از سوی سازمانها و نداشتن نظارت صحیح، جوزدگی و نداشتن تعمق فکری استقبال کنندگان از این لوازم به هر نحوی، بیمهری و بیتوجهی مردان خانواده به اعضای خانم خانواده، نفوذ ماهوارهها و شبکههای اجتماعی بدون رعایت فرهنگ استفاده از آن ها، درست ایفا نشدنقش والدین و مهاجرتهای زیاد(گریز فرهنگی) نبود سواد رسانهای، نداشتن تقوا، عدم انجام صحیح فریضه امر به معروف و نهی از منکر و … از جمله دلایلی است که اکنون باعث بروز این بی فرهنگی، یعنی استفاده نابه جا و اغراق شده از لوازم آرایشی شده است؛ تا بدانجا که مرز حداقلی آرایش علنی نکردن در مقابل دیگران و انجام آن حداقل در خفا هم بدست عدهای زیر پا گذاشته میشود و این وضعیت تبدیل به بحران شده است.
این گزارش سعی دارد تا علاوه به پرداختن هر چند جزئی به فرهنگ آرایش، دیدگاه چند تن از افرادی را که بدون توجه به فرهنگ آن و بی محابا مشغول استفاده از این لوازم در سطح شهر هستند، نیز منعکس کند.
فرهنگ آرایش
اما نوبت به پرداختن به تاریخچه آرایش و وجود فرهنگ نهان آن و بر اساس فطرت انسان میرسد.آرایش در میان انسانهای بدوی نیز به هنگام اجرای مراسمهای خاصشان رواج داشته است به طوریکه هنوز در میان اقوام مالایی و حتی سرخ پوستان، شمههایی از آرایشهای پیش از اختراع خط وجود دارد مانند استفاده از استخوان شکارهایشان به عنوان زینت یا استفاده از رنگهای گیاهی به طرزی خاص!
شروع تاریخ عینی آرایش به مصریان قدیم میرسد که آنها همانطور که در کتیبههایشان پیداست از لوازم آرایشی صرفا در مراسمهای مذهبی و برای همسر (فردی که با او قرار بود رابطه برقرار کنند که گاها شامل کاهنان هم میشد) استفاده می کردند. آنها حمامهایی مخصوص برای نظافت و خوشبو کردن پوست بدن داشتند که پیش از انجام مراسم از آنها بهره میگرفتند و البته آرایششان را در اتاقی مخصوص به تنهایی یا در مقابل ندیمههای مخصوصشان (در طبقات اشرافی و درباری) انجام میدادند تا به غیر از ندیمهها، دیگران شاهد آرایش کردن آنها نباشند.
فرهنگ استفاده انحصاری از لوازم آرایش در بیشتر کشورهای جهان وجود داشته و هنوز هم در بسیاری از کشورها رعایت می شود که نقطه مشترک آن استفاده از این لوازم در مراسمهای خاص و نه درهنگام حضور عادی در اجتماع است و نکته بعد استفاده از این لوازم در خفا است تا هر چند به مدت کوتاه فرد آرایش شده چهره واقعی خود را پنهان کرده و به زیبایی بدون دید دیگران به هنگام تکمیل شدن مراحل آرایش در مراسم و یا در مقابل همسر حضور یابند که البته استثنای این قوانین برای رقاصهها، کنیزکان، ملیجکها و عموما افرادی از قشر پایین بوده است.
به طور مثال هنوز در فیلمهای آسیای شرقی (چین، کره و…) شاهد هستیم که آرایش یک خانم صرفا در اتاقی بسته و حداکثر با دو مشاطهگر یا ندیمه انجام میشود و در مراسم یا در مقابل همسر با آرایش حضور دارد. (البته با اغماض از چهرهای اصطلاحا گریم شده برای بازی در فیلم)این فرهنگ در ایران با توجه به تمدن کهن و بالا و عقاید اسلامی به تمامی رعایت میشد و هنوز هم در بیشتر خانوادهها برای حفظ حرمتهای اخلاقی و ارزشها مراعات میشود، اما در سال های اخیر برخی حتی آرایشهای خود را هم در ایستگاههای مترو یا در ماشین به طور علنی انجاممیدهند. در همین خصوص هر چند با سختی با چند تن از این افراد مصاحبه کردیم.
نفر اول: حس خاصی ندارم ولی نگاه دیگران اذیتم میکند/ از وقت تلف شدهام در مترو استفاده کردم
در یکی از ایستگاههای مترو خط ۴ حدود ساعت ۷ و نیم صبح و با صدای دست فروش که به زور خود را میان انبوه مردم، جای میدهد و فریاد میزند؛ ریمل استخری، مداد چشم بورژوییست و … همراه با تستر دارم، میخواهید براتون تست کنم؟! با دختر خانمی حدود ۲۵سال مواجه میشوی که با ظاهری بسیار ساده مشغول باز کردن کیف لوازم آرایش خود هست.
آینه را در مقابل خود میگیرد، از کرم پودر شروع میکند و پیش میرود تا جایی که از ایستگاه میدان شهدا تا ایستگاه شادمان که مقصد اواست هنوز دست از آرایش برنداشته و آخرین مرحله که زدن سایه چشم هست را به علت رسیدن به مقصد پایان میدهد.
خوب که دقت میکنی خبری از چهره معصوم و دوست داشتنی اول نیست و گویی او تبدیل به چهرهای دیگر با غلظت هرچه تمام شدهاست! و البته واکنش دیگران هم جالب است همه فقط نگاه میکنند و گاهی یک نفر از مسافران در گوش دیگری با نگاه به این دختر هرزگاهی پچ پچی میکند، آری گویی برای همه انجام این کار دختر قبیح است اما هیچکس همت نمی کند تا به او تذکری دهد که چرا این کار را میکنی یا حداقل چرا در ملاعام این کار را کردی؟ آری! همه فقط نگاه میکنند.در ایستگاه شادمان با او روربه رو میشوی و تقاضا میکنی که چند دقیقه از وقتش را برای مصاحبه در اختیارت بگذارد و او به سختی قبول میکند. خلاصه ی گفت و گوی ما به شرح زیر است:
+متشکر که وقتتان را در اختیارمان قرار دادید، ممنون میشم اگر اسم و شغلتان را در صورت تمایل به ما بگویید.
_اسمم را نیازی نیست بگم، کارمند یک شرکت پخش مواد غذایی هستم.
+ طبق موضوعی که قبلا خدمتتان گفتم می خواهم بدانم چرا در مترو آرایش می کنید، از این کار چه حسی دارید؟
_چون سرکار میروم و باید آماده کارم بشوم، در مترو هم فقط نشستم یا ایستادم پس بهترین فرصت هست، حس خاصی ندارم ولی نگاه دیگران اذیتم میکند، خیلی نگاهها زیاد است.
+خوب علت نگاه دیگران را میدانی؟
_بله بخاطر آرایش کردنم هست که خیلی از همین افرادی که من را نگاه میکنند خودشان بدتر از من آرایش کردهاند، من فقط در حد اداری آرایش کردم اما آنها نه!
+آرایش اداری ما نداریم، چیزی در خصوص آرایش و فرهنگ زمانی و مکانی آن میدانی؟ از کی شروع به آرایش کردی و از چه زمانی روند آرایش کردن را علنی کردی؟
-این خیلی بد هست که سریع تا چیزی را میخواهیم نقض کنیم یک کلمه فرهنگ را به ان اضافه میکنیم، این را باید میگفتم! من حدود ۴ سال هست که وقتی بیرون میآیم آرایش میکنم و چند وقتی هم هست که از وقت تلف شدهام در مترو این استفاده را میکنم.
+اما واقعا آرایش هم تاریخ و هم فرهنگ دارد مانند هر مقوله دیگری، که حتی اگر میخواهی از آن استفاده کنی باید قبلش قواعدش را بدانی، درست یا غلط خودت از آرایش اداری نام بردی و آرایشت را مقایسه کردی با دیگرانی که غلیظتر استفاده کرده بودند، خود این یعنی شما هم در ذهنتان حالا برای مقایسه یا به تعبیر من توجیه، به فرهنگی پایبندید، هر چند تا جایی که اطلاع دارم بدون ریشه صحیح!
_شاید فرهنگ داشته باشد ولی در این زمانه که همه دنبال کار خودشان هستند کسی وقت نمیکندکه دنبال خواندن فرهنگ آرایش و … برود!
+وقت زیادی نمیخواهد مثلا همین وقتی که برای آرایشتان گذاشتید را صرف جستجوی اینترنتی یا خواندن کتابی با این موضوع یا موضوع دیگری میکردید! مثلا فرهنگ آرایش این هست که صرفا در مراسم شادی یا در خلوت منزل یا برای همسر انجام شود و مقدمه اشهمان انجام دادن آرایش در آرایشگاه یا در منزل دور از چشم عموم هست که دیگران مجبور به دیدن این مسئله فطری نباشند و جامعهای سالم داشته باشند! خصوصا کودکان و نوجوانان بنا به اقتضای سنشان تحت تأثیر قرار میگیرند و ممکن است علی رغم میل والدین با این کار شما تشویق به انجام آرایش در جامعه بدون توجه به آسیبهایش شود! تا حالا به این ابعاد فکر کرده بودید؟
_ راستش من داره دیرم میشه ولی مثل اینکه شما روانشناسید منم روانشناس نخواستم اگر نیاز بود بهتون رجوع میکنم دوما من مسئول بچههای مردم نیستم، پدر و مادر باید انقدر روی بچه نفوذ داشته باشند که بچه شون رو اونطور که میخوان بار بیارند! در مورد فرهنگ آرایش هم سعی میکنم فکر کنم، ممنون!
+ممنونم خدا نگهدار
_خداحافظ
نفر دوم: اگر اون به دیگری نگاه کنه، مرد دیگری هم به من نگاه میکنه!
دو دختر جوان که با ساپورت در حال راه رفتن و بلند خندیدن هستند و یکی از آنها در راه رفت و آمد ایستگاه مترو ناگهان میایستد و با بالا گرفتن آینه به طرزی که آقایان پشت سر در آینه او را ببینند، آرایش غلیظش را با تجدید رژلبش غلیظتر میکند، بعد از معرفی و تقاضای مصاحبه او به همراه دوستش باز میخندد ولی حاضر به مصاحبه میشود. نام او سمیه است و ۲۱ سال دارد.
+ (بالبخند) سمیه جان، آرایشت به اندازه کافی غلیظ هست چرا دوباره تجدیدش کردی؟
_ چون پاپ کورن خوردم و فکر کردم ماتیکم پاک شد!
+خوب در آینه دیدی که پاک نشده پس چرا دوباره پررنگش کردی؟ چرا وسط راه مردم این کار را انجام دادی، یعنی انقدر ضروری بود که حاضر بشی در مقابل دیگران آرایش کنی؟
_آره محض احتیاط پررنگ کردم، چی بگم؟!
+نگفتی چرا جلوی دیگران این کار را کردی؟ روزانه چند بار خودت را در آینه چک میکنی و چرا؟
-من مرتب بیرون که میام آینه دستم هست، خودم را نگاه میکنم، پریسا دوستم از من هم بدتره(خنده)! مشخصه برای اینکه میخوام ببینم چه شکلی شدم.
+چیزی در خصوص فرهنگ مکانی و زمانی آرایش میدونی؟ وقتی خواستی آرایش کنی در موردش تحقیق کردی؟
_ اووووم! نه ولی سعی میکنم لوازم آرایش خوب بخرم!
+خوب خیلی خوبه! ولی الان شما در سن رشد هستی و فکر نمیکنی پوستت نیاز به استراحت و هوا داره؟
_ گفتم که من لوازم آرایش خوب می خرم بعد هم همه مگه همیشه آرایش دارند؟ وقتی بیرون میاییم، آرایش میکنیم.
+پیشنهاد میدهم در خصوص فرهنگ آرایش که یک میل درونی به زیبایی هست و زمان و مکانش مطالعهای داشته باشی! در مورد اینکه چرا ما نباید در جامعه آرایش کنیم و یا حتی آرایش داشته باشیم، در مورد آسیبهاش اگر خواستی اطلاعاتی براتون می فرستم، لطفا ایمیلتان را بدهید!
_ممنون ولی وقتی خانمها همه آرایش دارند، مگه میشه من آرایش نکنم؟! من خودم شوهر دارم و زود ازدواج کردم، ناراحت هم میشم وقتی میبینم بقیه آرایش کرده میان تو خیابون و شوهرم ممکنه هر لحظه بهشون نگاه کنه !
+مطمئنی اگر آرایش کنی، شوهرت به آنها نگاه نمیکنه؟ تو که خودت رنج میبری از این کار و آسیبش را میدونی چرا باز این کار را انجام میدی؟
_ نه مطمئن نیستم ولی خوب مشخصه اگر اون به دیگری نگاه کنه، مرد دیگری هم به من نگاه میکنه! این طوری شایدشوهرم خودشو بیشتر کنترل کنه!
نفر سوم : مجبورم ساعت ۵صبح بیدار شوم
باز هم در مترو – صبح ساعت ۸ و نیم – با پوشش فورم اداری-نزدیک به ۳۵سال-متعهل- مشغول آرایش
+ میدانید این کارتان که در ملاعام آرایش میکنید، درست نیست؟
_ (باخنده) بله ولی کم آرایشم خوب وقتی مجبوری دیگه در ملاعام و غیره نداره!
+خوب اگر میدانید چرا انجام میدهید؟
_ الان فقط آرایش من مسئله هست؟ این همه آدم آرایش دارند! انقدر مسائل بزرگتر تو جهان هست که آرایش من میانشون گم هست!منتهی چون شماها بنا به دلایلی که بهتون اجازه نمیدهند، جرأت پرداختن بهشون را ندارید، میاید سراغ امثال من!
+عجب! این هم مسئله کوچیکی نیست همان طور که اشاره کردید کلا آرایش کردن در اجتماع درست نیست بنا به دلایل کاملا واضح منطقی که جامعه نیاز به امنیت روانی، حیا و.. برای راحتتر زندگی کردن خود فرد و اجتماع دارد! گفتید مجبورید چرا؟
_ چون اکثر خانمها آرایش دارند و تو برای موفق بودن در جامعه باید تابع باشی! به نظرم آرایش به آدم شخصیت میدهد، بعد هم این نوعی نظافت شخصی محسوب میشه!
+آرایش کردن نظافت شخصی نیست، لوازم آرایش جدا از مضرراتی که برای بهداشت روانی دارد به دلیل چسبندگی و مواد شیمیایی که دارد قطع به یقین برای سلامت جسمانی فرد مضر هست و قدرت جذب آلودگیها را دارد! بگذریم، روزانه چقدر وقت صرف آرایش کردن میکنید و آیا همیشه آرایش دارید؟ مثلا هر روز صبح چه میکنید؟
_خوب من همیشه که آرایش ندارم، فقط وقتی بیرون میآیم یا میخواهم مهمانی بروم یا مهمان برام بیاد، آرایش میکنم پس این مقوله آسیب به بدن تا حدی رفع میشود، صادقانه بگویم من صبحها برای استحمام، سشوار کشیدن، تجدید لاک، خوردن صبحانه و … مجبورم ساعت ۵صبح بیدار شوم خوب اگر آرایش صورت هم اضافه شود ۴۵ دقیقه باید زودتر از خواب بلند شوم پس این ۴۵ دقیقه را میخوابم و در مسیر این کار را میکنم.
نفر چهارم و پنجم صرفا فحاشی کردند و به سؤالات و دلایل بدون توجه بودند و حاضر به مصاحبه نشدند!
نفر چهارم فقط آرایش را مقوله شخصی دانست و گفت: “جامعه برای من مهم نیست، اگر چنین فرهنگی هم دارد همان طور که در هنر نظریهای هست مبنی بر مرگ مؤلف، الان هم میگویم مرگ فرهنگ آرایش، طوری که من شاد هستم و از آرایش بهره میگیرم مهم است، نه آلوده شدن مردان مهم هست و نه آرامش زنان! کی دست از این بحثها بر میدارید؟”
خوب با این اوضاع توقع میرود که حداقل نهادها برای جلوگیری و پیشگیری طرحی داشته باشند اما مثلا در خود مترو به غیر از چند تابلو که قدردان نصبشان هستیم و البته قطره ای در برابر سیل هجمههاست و متوازن نیست، شاهد وفور تبلیغات آرایشی و بهداشتی هستیم که بودجه کشور و خانوارها را بر باد میدهد.ایستگاههای متروی تهران در سال های گذشته نیز با حجم عظیم تبلیغات لوازم ارایشی و تعبیه مراکز فروش این لوازم روبهرو بود که این روزها بیشتر شده است و مسئولین مربوطه هیچ فضایی را هر چند در نگاه اول کوچک مانند کنارههای دیوار ریلی مترو خالی نگذاشته اند.
از سوی دیگر روز به روز نیاز به پیاده سازی متن طرح گسترش عفاف و حجاب در سازمانها بیشتر احساس میشود و در آخر اصل روش تربیتی خانوادهها است که متأسفانه معلوم نیست والدین این نقش را به چه کسی سپردهاند و خود را فقط در تأمین مادی فرزندانشان محدود کردهاند، مفهوم اصالت و فرهنگ در میان آنها چه شده است؟ آیا چون بسیاری از خانوادهها به تهران سفر کردهاند و مهاجرند باید اصل فرهنگ خود را ومفاهیم اساسی زندگی را فراموش کنند؟ جالب است بدانیم که زیمل، جامعه شناس معروف، در نظریات مردمشناسی خود به مفهوم زیبایی و تفسیر اشتباه آن چنین اشاره کرده است:” لباس مادرتان را به من نشان دهید تا بگویم از چه طبقهای هستید” شما نمیتوانید با نقاب زدن از اصالتتان فرار کنید!
فاطمه نوری شکری
سایت با حجاب