رفتن به محتوای اصلی

کشف حجاب از کجا شروع شد؟

17 دیماه سالگرد کشف حجاب
رضا پهلوی بانی کشف حجاب رسمی در ایران بود.
کشف حجاب

در طول تاریخ چند هزارساله‌ی «ایران»مان، تنها حکومتی که با دست بیگانه بر مسند قدرت نشسته و بر این سرزمین حکمرانی نموده، «پهلوی» است. یک فرد «باهویّت» هیچ‌گاه در برابر بیگانه تسلیم نمی‌شود و «سرسپرده» نمی‌گردد؛ «سرسپردگیِ» یک انسان، شاید بهترین و روشن‌ترین دلیل برای اثبات «بی‌هویّتی» اوست.

«پهلوی» که حکومتی بی‌هویّت، بی‌ریشه، دون‌مایه و بیگانه با «هویّت ملّی ایرانیان» بود، از جانب انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها مأموریّت داشت که همانند گرگی خون‌آشام و بی‌رحم، به جان «عناصر هویّت ملّی» ما بیافتد که حقّا هم بی‌باکانه افتاد و تا بدانجا که در دستان آهنینش توان بود، مجدّانه و مصرّانه کوشید تا هیچ نشان و اثری از هیچ‌یک از مؤلّفه‌های هویّتی اسلامی-ایرانیِ ملّت ایران بر جای نماند و در راستای ریشه‌دار کردن وابستگی در ایران، عناصر هویّتی غربی را جایگزین آن نماید تا پس از آن، ملّت گرامی و عزیز ایران هیچ هویّت مستقل و شأنی را برای خود قائل نباشد و به هیچ چیزِ خود افتخار نکند و نتیجتا در برابر چپاول‌گری‌ها و خصومت‌های انگلیس و آمریکا، هیچ انگیزه‌ای برای دفاع از خود نداشته باشد.

با توجه به اینکه حجاب برای زن مسلمان ایرانی حکم یک تکه پارچه را ندارد بلکه ریشه دار در فرهنگ، ملیت و مذهب آنان داست، رضاخان با اقدام نظامی خود به جنگ با اعتقادات و شعور زنان پرداخت.

این اقدام شوم رضاخان را نمی توان یک اتفاق بی مقدمه در سال 1314 دانست بلکه پیش مقدمه های آن در سال ها پیش از حکومت پهلوی فراهم شده بود تااینکه رضاشاه جسارت به اعلام عمومی این امر کرد.

نخستین نشانه‌های کشف حجاب را می‌توان در سخنرانی بدون روبنده طاهره قرةالعین و همچنین در دربار ناصرالدین شاه قاجار و در محافل روشنفکری یافت. همچنین فعالان جنبش زنان ایران در دوره مشروطه و ابتدای حکومت رضاشاه بحث‌هایی در نقد حجاب گشودند.

ولی رسمیت پیدا کردن و اجباری شدن چند ساله آن به دوره حکومت رضا شاه باز می‌گردد. طاهره قرةالعین در سال ۱۲۶۴ هجری قمری در واقعه بدشت سخنرانی کرد و با حاضر شدن بدون نقاب روبنده حاضران را شگفت‌زده کرد. او همچنین جدائی دین بابی از دین اسلام و نسخ احکام و سنن قدیم را اعلام کرد.

ماجراى کشف حجاب به دست رضاخان ميرپنج، ريشه در جريان روشنفکرى بيمارگونه اي دارد که از دوران قاجاريه، خصوصا در زمان ناصرالدين شاه و احمدشاه، با حضور مأموران قدرتهاى استکبارى در کسوتهاى مختلف در ايران و مسافرت‏هاى شاهانه به کشورهاى غربى و مهمتر از همه بازگشت عناصر فرنگ رفته مرعوب فرهنگ مبتذل غرب، امثال ميرزاملکم خان و تقى‏ زاده که براى پيشرفت معتقد به فرنگى شدن، از فرق سر تا نوک پا داشتند، رشد پيدا کرد.

قبل از روایت تاثیرپذیری رضاشاه از لباس زنان اروپایی و اقدامات گسترده وی در راستای کشف حجاب می بایست نگاهی به سال 1306 انداخت، زمانیکه ملکه پهلوی به همراه دخترانش در شب عید سال، بدون چادر و حجاب وارد مرقد مطهر حضرت معصومه (س) شدند که این اقدام موجب اعتراض جامعه روحانیون قم شد.

و در پی آن جوانی طلبه که از طرف آیت الله بافقی برای تذکر و اعتراض به حرم نزد خاندان سلطنتی آمد، به شهادت رسید و آن روز خون های بسیاری در جوار حرم ریخته شد چرا که شاه اعلام کرد نه تنها زنان خانواده سلطنتی بلکه سایر زنان عوام می توانند به هر شکلی که می خواهند و آزادانه در جامعه حضور داشته باشند و این مسئله به کسی مربوط نمی شود!

 

رضاخان بعنوان دست نشانده انگلیس با تماشای لباس های برهنه زنان به فکر حذف حجاب در ایران افتاد که بعد از چند سال برنامه ریزی در سال 1314 موفق به اجرای آن شد و در پی آن اعلام کرد که از حجاب متنفر است و پوشش زنان مانعی برای رشد و پیشرفت آن ها محسوب می شود!

البته در کنار همه این قضایا، تاریخ یکی از مهمترین عوامل اندیشه حذف حجاب در رضاخان را تاثیرپذیری وی از کمال آتاتورک و امان الله خان می داند؛

نخستین شایعات پیرامون قانون جدید، هنگامی پخش شد که رضاشاه تحت تاثیر اصلاحات دموکراتیک در افغانستان قرار گرفته بود و امان‌الله خان و ملکه ثریا، شاه و ملکه افغانستان در سال 1308 به ایران آمدند. ملکه افغانستان بی‌حجاب بود و جنجالی در میان روحانیون ایران برانگیخت.

آنان از رضاشاه خواستند ملکه افغانستان را در ایران مجبور به داشتن حجاب کند که رضاشاه نپذیرفت. در همین زمان شایعاتی درباره تصویب قانون منع حجاب پخش شد.

رضا شاه پس از تنها سفر خارجی‌اش به ترکیه در 12 خرداد 1313 ، تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورک قرار گرفت. در این دوره نیز شایعاتی درباره ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد، ولی قانونی در این راستا تصویب نشد و جالب است که رضاخان آنقدر در اندیشه های شوم خود غرق بود که متوجه لطیفه خانم، همسر آتاتورک نشد چرا که وی در تمام سال های بعد از آزادی پوشش و بی بندی باری های ترکیه، با حجاب در کنار پادشاه حاضر می شد!

یکی از بزرگترین اشتباهات رضاخان اقدام نظامی و خشونت آمیز وی علیه فرهنگ ریشه دار حجاب بود در حالیکه این برنامه ننگین در ترکیه بصورت انتخابی و آرام صورت گرفت که البته همین امر موجب شد تا بلافاصله پس از تبعید رضاخان در سال 1320 و شروع سلطنت پسرش محمدرضا شاه، حجاب دوباره به صحن جامعه و آموزشگاه ها برگردد که البته از این پس محمدرضا شاه به عکس پدر، کاملا زیرکانه و با برنامه ریزی های فرهنگی اقدام به از بین بردن حجاب کرد؛

آنگونه که شاید زن می توانست در انتخاب پوشش اجتماعی اش آزاد باشد اما جامعه آنقدر در سخره گرفتن حجاب بارور شده بود که اندیشه پست بودن پوشش به آهستگی در ذهن زنان نفوذ می کرد که محمدرضا در این امر شوم موفق تر از پدرش عمل کرد.

 

در اوایل حکومت محمدرضا شاه وی دستور داده بود تا تمام زنان بدکاره از پوشش چادر استفاده کنند و این امر که به شدت موجب مخدوش شدن چهره حجاب در میان مردم شده بود باعث شد که زنان محجبه نیز به مانتو و مقنعه های بلند گرایش پیدا کنند که البته یکی دیگر از عوامل کنار گذاشتگی چادر توسط عده ای از زنان مومن در آن زمان کمبود چادر مناسب به دلیل کشف حجاب رضاخانی بود و تنها چادر در اختیار زنان، چادر های نماز بود که به دلیل باز بودن و نداشتن پوشش حداکثری، زنان مدتی مانتوهای بلند و گشاد را به آن ترجیح دادند که البته با ایده های جدید و تکامل پیدا کردن طرح های چادر دوباره به سمت حجاب برتر خود گرایش پیدا کردند.

 

در آذر 1314 قانون حذف حجاب توسط شاه علنی شد و 17 دیماه همان سال با حضور رضاشاه، معروف به رضا میرپنج به همراه ملکه پهلوی و دخترانش که بدون حجاب در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی حضور یافتند، حکم ممنوعیت حجاب به مرحله اجرا درآمد.

نخستین کسانی که به ترک حجاب روی آوردند زنان خانواده های درباری و وزرا بودند و در پی آن کمپین هایی برای دفاع از حقوق زنان تشکیل شد که در آن مجمع ها چیزی جز رواج بی بندی باری و کشاندن نامناسب زن در صحنه جامعه و سست کردن بنیاد خانواده وجود نداشت.

ناگفته نماند که چندین سال پیش از فرمان کشف حجاب، رضاخان اقدام به شورش علیه حجاب مردان کرد تا در پیرو ذلیل کردن اندیشه غیرت مندانه مردان مسلمان ایران زمین شرایط را برای بی حجابی زنانشان و عدم اعتراض مردان فراهم کند که در پی این اهداف شوم، اقدام به کوتاه کردن کت بلند مردان با قیچی در خیابان ها کردند

و با یکسان شدن پوشش کلاه ها و القای فرهنگ تجددگرایانه مردان غربی، زمینه را برای تقلید آنان از مردمان اروپا فراهم کردند تا آنجا که پس از 17 دیماه بسیاری از مردان به راحتی با قضیه حذف حجاب کنار آمدند و بعضا زنان خود را مجبور به این امر می کردند چرا که روحیه غیرت ورزی در آن ها به شدت کمرنگ و بعضا نابود شده بود.

انتخاب فصل زمستان برای به اجرا درآمدن این حکم یکی از سیاست های پهلوی بود چرا که زنان می توانستند در ابتدای امر که بعضا شرم و حیا اجازه بی حجابی و برهنگی نمی داد، با پوشش های ضخیم زمستانه در جامعه حاضر شوند و پس از چند ماه و عرف شدن این موضوع و از میان روی شرم زنانه، با برهنگی بیشتری در تابستان به چشم آیند.

فرمان کشف حجاب رضاخانی یکی از حوادث شوم و غیرقابل بخشش تاریخ است که تبعات ننگین آن تا امروز ادامه دارد اما واژه هایی چون نجابت، عفت، حجاب و پاکدامنی از عناصر وجودی غیرقابل حذف زن مسلمان ایرانی است که شاید غبار بگیرد ولی هرگز از بین نمی رود.

 

دسته بندی