ماجرای ازدواج جوان ترین امام

ماجرای ازدواج جواد الائمه(ع) از جمله رویدادهای مهمی است که روایت متعددی در این خصوص نقل شده است
محمد بن علی(ع) ملقب به امام محمدِ تقی و امام جواد (۱۹۵-۲۲۰ق) در شهر مدینه دیده به جهان گشودند. کنیه وی ابوجعفر ثانی است. دوران امامت ایشان 17 سال طول کشید و در دوره جوانی در ۲۵ سالگی به شهادت رسیدند. در میان ائمه ، ایشان جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است.
امام جواد(ع) در هنگام شهادت پدر بزرگوارشان 8 سال بیشتر نداشتند. سنّ کمِ ایشان در هنگام شهادت پدر، باعث ایجاد شک در بین اصحاب امام رضا(ع) به امامت ایشان گردید؛ برخی عبدالله بن موسی را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند، اما در نهایت و پس از گذشت زمانی اندک بیشتر آنان با علم به حقانیت وی امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
بدلیل سن کم ایشان و مراقبت از وی توسط حکام وقت اطلاعات زیادی از زندگی ایشان باقی نمانده است. ارتباط جواد الائمه(ع) با شیعیان، بیشتر از طریق وکیلانش و به شکل نامهنگاری انجام میگرفت. در دوره امامت امام نهم شیعیان، فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات فعالیت داشتند. وی شیعیان را از عقاید آنان آگاه میکرد و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی و غالیان را لعن مینمود.
امام رضا(ع) تا مدت ها صاحب فرزندی نشدند از این رو برخی از فرقه واقفیان میگفتند علی بن موسی(ع) چگونه میتواند امام باشد در حالی که پسری ندارد به همین دلیل وقتی که جوادالائمه به دنیا آمدند، امام رضا(ع) او را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف نمودند. اما حتی پس از تولد او نیز، برخی از واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند. آنان میگفتند محمد بن علی از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد(ع) را فرزند امام رضا(ع) دانستند.
اما ماجرای ازدواج ایشان از جمله رویدادهای مهمی است که روایت متعددی در این خصوص نقل شده است
بنا بر روایات تاریخی حضرت جواد(ع) یکبار در سال 202ق برای دیدار با پدر بزرگوار خود عازم طوس شدند. برخی گفته اند در این سفر مامون عباسی دختر خود ام الفضل را به عقد محمد بن علی(ع) و دختر دیگرش را نیز به عقد امام رضا(ع) در آورده است(هرچند که گفته شده مراسم ازدواج ایشان چندسال بعد در سال 215ق در تکریت انجام شده است) البته انگیزه مامون از این اقدام نزدیک شدن بیشتر به امام رضا(ع) و داشتن نوه ای از نسل پیامبر(ص) عنوان شده است.
به نقل از خبرگزاری برنا حجه الاسلام غروی استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه اما در این خصوص مطلب دیگری بیان داشته اند:
ایشان با ذکر این نکته که مأمون دو دختر یعنی ام حبیب و امالفضل داشت، افزود: برخی نقلها ذکر میکند که امام جواد(ع) بین هفت تا هشت سال سن داشت که از طریق معجزه به مرو آمد؛ این روایت در میان ما شیعه، مشهور است. همچنین نقل میشود که هر دو دختر مأمون به عقد امام رضا(ع) و امام جواد(ع) (پدر و پسر) درآمدند، ولی روایات معتبرتری در این زمینه وجود دارند که باید به آنها متوجه شد.
وی بیان کرد: ابراهیم عباسی آورده که در این مقطع که سن امام جواد(ع) شش یا هفت سال بود، تنها عقدی برای امام رضا(ع) با ام حبیب یعنی دو سال بعد از حضور امام به مرو انجام شد. شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا هم این مطلب را بیان نموده است، زیرا هیچ خبری از ارتباط امالفضل با امام جواد(ع) در این مقطع در دست نیست، ولی حدود ۹ سال بعد مأمون، امام جواد را به بغداد فراخواند و دخترش را به عقد حضرت در آورد و امام در این زمان، ۱۶ سال سن داشت(۲۱۱ق).
وی با بیان اینکه برخی این اشتباه را مطرح میکنند که هر دو عقد یکجا بوده است، ولی این درست نیست، گفت: حتی شیخ مفید هم این اشتباه را نقل کرده است.
اما از محمدبن فرج نقل شده که امام جواد در سال ۲۱۱ق به من بسته پولی داد و فرمود به بازار بردهفروشان بروم و کنیزی برای ایشان خریداری کنم. امام نشانی های آن زن را هم دادند که نشان دهنده این است که ائمه ما زنان خود را که نسب امامت از آنها امتداد می یافت را چگونه انتخاب می کردند. سپس حضرت با سمانه مغربی ازدواج کرده و از ایشان صاحب فرزندی شدند که نام ایشان را علی گذاردند و ایشان هم امام دهم شیعیان گردید.
یوسفی غروی اظهار داشتند: از محمدبن عیسی یقطینی نقل شده که مأمون در مدینه مأمور پستی (جاسوس) به نام محمدبن ابراهیم مکی داشت که در ظاهر شخصیت خیرخواهی داشت؛ یقطینی میگوید، مکی به من نامهای نشان داد که به مأمون گزارش شده من در مدینه بودم که فرزندی از سمانه برای امام جواد(ع) در سال ۲۱۲ق به دنیا آمد.
وی افزود: در اوائل سال ۲۱۱ وقتی که مأمون، امام جواد را برای امالفضل فراخواند، علی بن ابراهیم گفته که نزدیکان وی به مأمون اعتراض کرده و گفتند این فرمانروایی و حکومت را که با این همه زحمت به دست آوردهایم را از چنگ ما بیرون نکنی وخلافت را از عباسیان به علویان منتقل نکنی. مأمون گفت ساکت باشید، از احدی از شما گفتار بد در حق فرزند علی بن موسی الرضا(ع) را نمیپذیرم. گفتند آیا دخترت را به ازدواج طفلی در میآوری که میان حق و باطل تمییز نمیدهد(بدلیل سن کم امام جواد(ع))؟ و مأمون جواب داد که او در ناسخ و منسوخ و تأویل قرآن از شما داناتر است که اشاره به علم فراوان امام دارد.
یوسفی غروی اضافه کرد: همچنین در آخر یکی از خبرهای علی بن ابراهیم قمی آمده که مأمون به کسانی که به ازدواج امالفضل اشکال کرده بودند، گفت اهل این خانواده مانند دیگران نیستند؛ مگر نمیدانی پیامبر(ص)، علی(ع) را در حالی که ۱۲ سال داشت، به اسلام و ایمان دعوت نمود و همین مقامات برای فرزندان علی بن ابیطالب(ع) و از جمله امام جواد(ع) هم وجود دارد. به همین دلیل شیخ صدوق میگوید مأمون شیعه بوده، ولی شیعه امامکش بوده است.
وی تصریح کرد: پس از اینکه مامون امام جواد(ع) را به برای عقد دختر خود به بعداد فراخواند علی ابن ابراهیم قمی می گوید که در این زمان از نزدیکان خاندانش آمدند که تو را به خدا این فرمانروایی که به چنگ آورده ایم را خارج نکنید و نگذارید که علویان این چنین در حکومت آمد و شد کنند و دختری از ما را به او بدهید.
وی افزود: مامون پاسخ داد که خاموش باشید که از احدی از شما این حرف را نمی پذیرم. آنها گفتند که آیا دختر خود را به تزویج نوجوانی در می آوری که در دین خدا به فقهی نرسیده و نه فریضه و سنتی را نمی شناسند و میان حق و باطل تمییز نمی دهد؟ مامون گفت که او از شما فقیه تر به حکم خدا و رسول و فرایض است و کتاب خدا را از شما بهترمی خواند و تفسیر و تاویل آن را از شما بهتر می داند. این مرد از شما بهتر است و بر این قرار از نزد او بیرون شدند.
این کارشناس تاریخ اسلام بیان کرد: حکیم بزرگ آن دوران یحیی ابن اکثم بود. او را با هدایایی دلگرم کردند که نزد امیر برود و در محلی که امام جواد(ع) حاضر است سوالی بپرسد که امام جواب آن را نداند. یحیی ابن اکثم سوالی می پرسد که مامون امام جواد را به کنیه اش ابوجعفر صدا زد و پاسخ را خواست که امام نیز پاسخ سوال مرتبط با حکم شکار در حج را با چند سوال فرعی و در باب های مختلف بیان کرد که خود یحیی در فهم و پاسخ به آن درماند. مامون هم گفت که خطبه را بخوانید و حضرت نیز خطبه را خواندند.
وی افزود: مامون سپس در مقابل افسرانش گفت که اهل این خانواده همانند دیگران نیستند مگر نمی دانی که حضرت علی به ایمان فرخوانده شد درحالی که 12 ساله بود. مگر نمی داید که خانواده آنها با بقیه فرق دارند ومقامات آنها از صدر تا امام آخرین یکی است. سپس گفت که مگر نمیدانید که پیامبر با حسنین 6 سال و اندی بیعت پذیرفت. مامون شیعه ای بود که به حق امام معرفت داشت ولی امام را کشت.
امام جواد(ع) مهریه ام الفضل را معادل مهریه خانم حضرت زهرا(س) معادل۵۰۰ درهم تعیین نمودند و جالب است بدانید امام جواد(ع)، از ام الفضل صاحب فرزندی نشد. همه فرزندان امام جواد(ع) از همسر دیگرشان سمانه مغربیه بودند.
بنابر نقل شیخ مفید، امام جواد(ع) ۴ فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت. برخی دختران امام را ۳ تن به نامهای حکیمه، خدیجه و ام کلثوم میدانند. در برخی از منابع متأخر از ام محمد و زینب نیز به عنوان دختران آن حضرت یاد شده است.
پس از مامون معتصم عباسی به خلافت رسید و برعکس مامون که حداقل در ظاهر رفتار خوبی با ائمه داشت، معتصم امام جواد را در سال 220ق به بغداد احضار نمود و مدتی بعد با تحریک اطرافیان خود (بخصوص ابن ابی داود قاضی بغداد بدلیل حسادت به علم فقه امام)ایشان را به شهادت رساندند. امام جواد در هنگام شهادت تنها 25سال داشتند که در بین امامان ایشان کمترین طول عمر داشتند. مدت امامت جواد الائمه 17سال بود و بعد از ایشان علی بن محمد امام هادی(ع) به امامت رسیدند.