رفتن به محتوای اصلی

حجاب از نگاه روانشناسی

عفاف و حجاب
روانشناسی
حجاب

آیا پوشش امری فردی است یا اجتماعی؟


آیا پوشش و ظاهر افراد امری شخصی است؟

دوستی داشتم که تحصیل کرده آمریکا بود، برایم تعریف کرد که وقتی در آمریکا مشغول تحصیل بودم پدرم برای دیدنم به آنجا آمد، او که دیده بود بعضی ها نیمه برهنه به خیابان می آیند، یک روز با پیژامه از منزل خارج شد تا از سوپرمارکت آنطرف خیابان چیزی بخرد، که در بین راه پلیس او را دستگیر کرد، پدرم پرسیده بود چرا من را می گیرید، گفتند چون با پیژامه در خیابان ظاهر شده ای، پدرم گفته بود خوب چرا نمی روید اینهایی که هیچ به پا ندارند! بگیرید، من که اقلا پیژامه به پا دارم، پلیس جواب داد:

آنها طبق هنجارهای اجتماعی ما بیرون می آیند اما بیرون آمدن با پیژامه با هنجارهای جامعه ما در تضاد است و بنابراین جرم است.

آیا پوشش امری فردی است یا اجتماعی؟

پوشش در منزل و فضای خصوصی امری فردی است و کسی اجازه مداخله ندارد، کما اینکه حتی ارتکاب گناه در خفا مشروط به عدم تهدید حقوق دیگران امری است بین فرد و خدا و کسی حق دخالت ندارد،

اما بی حجابی در عرصه اجتماع قضیه ای متفاوت است، زیرا تظاهر اجتماعی به شکستن حدود الهی و وهن آنست، از طرفی جلوه گری در عرصه اجتماع دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد و لذا به حقوق اجتماعی مربوط است، کسی که بگوید پوشش من امری فردی است ومن هر طور بخواهم از منزل بیرون می آیم و هرکس ناراحت است نگاه نکند، مانند کسی است که بگوید بوق ماشین من شخصی است و هر طور و هر وقت بخواهم آنرا به صدا در می آورم و اصلا دستم را روی آن می گذارم و توی خیابان حرکت می کنم و هرکس هم خوشش نمی آید گوش نکند،
تاثیری که یک فرد دارای پوشش جلوه گرانه روی اجتماع می گذارد از قشری تا قشری متفاوت است،

اقلیتی اهل ورع و تقوی فقط به زحمت می افتند تا نگاه نکنند و گاه توی جوی آب هم می افتند.

جوانان مجرد زیادی که توان ازدواج ندارند تحت بمباران تحریک جنسی قرار می گیرند و ضمن تحمل ناراحتی و ناکامی گاه تحت این فشارها مرتکب محرمات دیگر و گاه مزاحمت برای نوامیس مردم می شوند، لذا امنیت اجتماعی تا حدی به خطر می افتد، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش،

مردان متأهل اما نه چندان مسلط بر نفس به علت مقایسه زنان جلوه گر با همسر خود، در بسیاری موارد دچار دلسردی از همسران خود می شوند، همسرانی که گاه طراوت و جوانی خود را به پای این مردان ریخته اند و سختی های زندگی را مثلا 20 سال تحمل کرده اند تا زندگیشان از آب و گل درآمده، اما اکنون شوهرشان را زنان جلوه گر هوایی کرده اند و سردی زندگی یا خیانت همسر یا طلاق را باید تحمل کنند، فرزندان طلاق و ناهنجاریهای شخصیتی بعدی آنها هم که باید جامعه هزینه آن را بپردازد خود موضوع دیگری است، و اینها جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش،

دختران و زنان باحیا و اهل پوشیدگی که زنان جلوه گر را در خیابان می بینند، احساس ناامنی در رقابت با آنها می کنند و امنیت روانی آنها به خطر می افتد، و برخی دچار مشکلات و تعارضات روانشناختی می شوند و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش،

زنان و دخترانی که تسلیم می شوند وارد رقابت شده تا در این میدان کم نیاورند و بتوانند شوهری دست و پا کنند یا آنها هم شوهران زنان دیگر را بفریبند همانگونه که زنان دیگر شوهران آنها را فریفتند، و این دور باطلی است که روز به روز بر حدت و شدت مشکلات فوق الذکر می افزاید، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش.
تحریک جنسی و خشونت در سیستم عصبی انسان مدارهای در هم تنیده ای دارند، و افزایش تحریک جنسی سبب افزایش خشونت های اجتماعی می شود، و این یک جنایت عمومی است نه یک انتخاب شخصی در پوشش!

دکتر سید علی مرعشی(پزشک، دکتری تخصصی روانشناسی،عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز)

دسته بندی